تربیتیمامان بابا

نقش هماهنگی بین پدر و مادر در تربیت فرزند

یکی از مهم ترین عوامل تربیت فرزند، هماهنگی والدین است. ما آدم های متفاوتی آفریده شدیم و ویژگی های شخصیتی متفاوتی داریم و طبیعتا متفاوت هم فکر می کنیم ولی این امر اجازه به ما نمی دهد که این اختلاف عقیده ها را در مقابل فرزندان بروز دهیم.

مدرسه آنلاین- ناهماهنگی بین پدر و مادر در تربیت فرزند، کودک را مجاز به انجام هر کاری می کند چرا که او را به این نتیجه می رساند که درست و غلطی وجود ندارد. 

یکی از نکات مهمی تربیتی کودکان این است که وقتی پدر و مادر دو سبک متفاوت تربیتی دارند، بچه ها دچار دوگانگی و گم و گیج می شوند. آنها با سبک تربیتی ضد و نقیضی بزرگ می شوند و وجودشان سرشار از تناقضات و تعارضات حل نشده باقی می ماند چون هماهنگی و یکنواختی تربیتی وجود نداشته است.

ناهماهنگی والدین عامل اصلی تربیت نادرست فرزند است

آیت الله حائری شیرازی درباره هماهنگی والدین می فرمایند، در نظر بگیرید؛ اگر پدری نسبت به فرزند خود تندی کند، و به عنوان مثال با بدخُلقی بگوید: چرا این کار را کردی؟ آن‌گاه مادر بگوید: کار بچه درست بوده و اتفاقا کار خوبی هم کرده!! یا یکی ار والدین به فرزندشان بگوید: تو خیلی بی‌ادب هستی؛ اما دیگری به او بگوید: اتفاقاً تو از همه مؤدبتر هستی!! و یا یکی از دو والد بچه را به خاطر عملکرد نامناسبش بزند و دیگری او را نوازش کند!! و …

چنین برخوردهای ضد و نقیضی سبب می‌شود که کودک نتواند با تربیتی صحیح و مطلوب بار بیاید. وقتی این‌گونه در روند تربیتی فرزند عمل شود، او شکایت پدر را به مادر و یا شکایت مادر را به پدر می‌برد و حتی احتمالا بین آن‌ها دعوا و مشاجره نیز راه بیاندازد، و در چنین شرایطی فرزند نیز نسبت به والدین خود بی‌اعتقاد و بی‌اعتنا خواهد شد و این شروعی برای از بین رفتن قدرت والدین در کنترل فرزندشان خواهد بود.

شخصیت بچه‌ها دارای دو بعد است، بخشی از این شخصیت را پدر و بخشی را مادر تکمیل می‌کند و همانطور که مغز ما دو نیمکره دارد فرزند هم دو والد دارد که هر کدام کارکردهای خود را دارد، پدر کارکرد اعتماد بخشی منبع قدرت و مادر کارکرد مراقبتی و منبع محبت و عاطفه است، با توجه به این ویژگی‌ها مادر و پدر مانند دو بال هستند که فرزند را به تعالی برسانند.

در این باره سیده زهرا حسینی ماهانی؛ روان شناس کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا، درخصوص شفاف سازی ماهیت تربیت ناهمگون والدین بیان کرد: ناهمگون به وضعیتی اطلاق می‌شود که در حالت ثبات و در حالت تعادل همانند دو کفه ترازو یکی بالا و دیگری پایین است یا حالتی همچون الاکلنگ که یک سمت به بالا و دیگری به پایین می رود که شاید یکی از موقعیت ها اوج همگونی باشد، همچون کاری که الاکلنگ یا ترازو انجام می دهد ولی در بعضی موقعیت ها ما نیاز به یک هم سویی، همراهی و هم جهتی داریم.

وی افزود: وقتی در یک جریان دو جهت مخالف اتفاق افتد ناهمگونی رخ می دهد، لذا وقتی واژه تربیت به آن اضافه می‌شود از آن جایی که یک مقوله ای است که بیشتر مربوط به فضای خانواده است اما نه به طور مطلق پا در عرصه تربیت فرزندان می‌گذارد، بنابراین آنچه مدنظر است بحث تربیت پدر و مادر و تربیت ناهمگون این دو است که باید با یکدیگر هم گویی و هم سویی داشته باشد.

وی ادامه داد: یکی از مولفه هایی که برای بچه ها ایجاد آرامش می کند و تربیتی اصولی را فراهم می آورد این است که هر دو والد در اصول تربیتی خود هماهنگ باشند، چرا که نا هماهنگی میان این دو نه تنها اختلاف میان این دو زوج را فراهم می کند بلکه منجر به عدم ثبات و آسیب های شخصیتی کودک می شود، فرضا تصور کنید فرزندی مادر مقتدر و پدر آسان گیری دارد، این بچه لازم است دو بار اختلاف نظر والدین خود را مشاهده کند و بعد از این مشاهده درمی یاید که چگونه زیرکانه می تواند در این بین حرف خودش را به کرسی بنشاند و به خواسته خود برسد حال یا با بدگویی کردن از مادرش پیش پدرش به خواسته خود می رسد؛ چون مادر به او امتیاز نمی دهد و مقتدر است یا از پدر دادخواهی می کند که تو برای من بستنی بخر یا تو برای من اسباب بازی بخر چون مادر نمی خرد و یا به پدر شکایت مادر را می کند که او به حرف من گوش نمی دهد.

ناهماهنگی والدین و عدم ثبات شخصیتی فرزندان

این روان شناس کودک و نوجوان بااشاره به عدم ثبات شخصیتی و اضطراب کودک در بزرگسالی که نتیجه اختلاف نظر والدین وی در تربیت اوست، افزود: شاید در ظاهر بنظر برسد این بچه از موقعیت پیش آمده در جهت منافع خود بهره می برد ولی حقیقت امر این است که این عدم همگونی میان پدر و مادر منجر به اضطراب فرزند می شود، چون بعد از مدتی کودک درمی یابد که موضوع مورد اختلاف پدر و مادرش است و گاهی خودش را مقصر می داند ولی بخاطر سن کم خود نمی تواند این تعارضات را در خودش حل کند و به نتیجه برسد، پس هم دچار احساس گناه می شود که خیلی به شخصیتش ضربه می زند و هم دچار اضطراب می شود.

حسینی، بااشاره به اهمیت هماهنگی والدین در تربیت کودک ولو اگر تربیت چندان استانداردی نیز نباشد و تاثیری که در شگل گیری شخصیت وی خواهد داشت، تصریح کرد: در این موقعیت ها این اعتقاد وجود دارد که حتی اگر پدر و مادر مهارت ویژه ای را در امر تربیت بکار نگیرند ولی هماهنگ با هم عمل کنند و با هم اختلافی نداشته باشند به احتمال زیاد فرزندان سالم تری از نظر روانی تربیت می کنند تا اینکه هرکدام از والدین سبک عالی تربیتی داشته باشند اما روششان با هم متفاوت باشد. این بچه ها که تحت دو روش تربیتی متعارض قرار می گیرند یا آدم های باج گیری می‌شوند و یا افراد مضطربی می شوند که دچار اختلال شخصیتی می شوند، هرچند که ممکن است این کودکان افراد خبرچینی نیز شوند که برای امتیاز گیری از یک والد شروع به تخریب والد دیگری کنند.

وی افزود: پدر مادری که خواسته و یا ناخواسته به جای این که مثل دو هم تیمی و در قالب یک تیم مشترک فرزندی با ثبات شخصیتی تربیت کنند، با یارکشی و تلاش برای اثبات حقانیت حرف های خودشان فرزندشان را دائما مثل یک توپ پاس کاری می کنند و این وسط ضربه های متعددی را به این بچه وارد می کنند. این ها نباید انتظار داشته باشند که یک نوجوان آرام و همراه طی سال های پیش رو داشته باشند. حال ممکن است این بچه وقتی به سن نوجوانی رسید خودش فردی بشود که مقابل این دو نفر قرار گیرد و شروع به یار کشی در مقابل پدر و مادر کند و در تیم مقابل والدینش قرار گیرد.

نحوه همکاری والدین در تربیت فرزند

تجربه ثابت کرده، همسرانی که در مسیر تربیت فرزندشان، از خودگذشتگی و صبوری بیشتری در برابر نظرات مخالف همسر داشته اند، توانمندی و موفقیت بیشتری کسب کرده اند. جلوگیری از مخالفت های سریع و پرخاشگرانه با همسر در هنگام اختلاف نظر ها و همراهی او به صورت دوستانه و توام با احترام و محبت می تواند تاثیرات بسزایی در این زمینه داشته باشد. در زیر می توانید برخی از پارامترهای عملکری از سوی والدین را برای همکاری با یکدیگر در جریان تربیت فرزند مشاهده فرمایید:

– از سرزنش کردن و یادآوری اشتباهات گذشته همسر در برابر فرزندان خودداری کنید.
– دفاع کردن و ایجاد حس تقصیر و کوتاهی در همسر می تواند از قدرت کلام او در تربیت فرزند به شدت بکاهد.
– کلیت بخشی به یک رفتار اشتباه و این که یک رفتار اشتباه از همسر را ملاک عملکرد دائمی او دانستن تاثیر منفی در تربیت فرزند دارد.
– بکارگیری واژه هایی از جمله هیچ وقت و همیشه و دائما در ذکر یک اشتباه از سوی همسر سبب بروز تبعات منفی تاثیر پذیری از سوی فرزندان می شود.
– قدردانی و ذکر سپاسگزاری از زحمات و تلاش های همسر در برابر فرزندان می تواند استحکام بنیان خانواده را بیشتر کند.
ذکر خوبی ها و از خود گذشتگی هایی که همسر در ارتباط با فرزندان خود دارد سبب محبوبیت آن ها می شود.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا