آنگلوفیل به چه کسانی میگفتند؟
دو تن از شخصیتهای مطرح تاریخ ایران، یعنی سیدضیاء الدین طباطبایی و میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی را بررسی کردیم. این دو شخصیت به خاطر گرایشات سیاسی و روابط ویژهای که با نمایندگان دولت انگلستان در ایران داشته اند و حمایتی که انگلستان از آنها میکرد به انگلوفیل معروف شده و در شطرنج سیاسی ایران حامی منافع انگلستان بودهاند و از طرف دیگر نیز از قدرت و نفوذ این دولت جهت دستیابی به مناصب و پستهای سیاسی استفاده میکردند.
در واقع روابط و مناسبات این اشخاص با دولت انگلستان یک رابطه متقابل بود؛ یعنی از یک طرف آنها در مناسبات و کش و قوسهای سیاسی ایران از منافع انگلستان حمایت میکردند و از طرف دیگر، انگلستان از آنها جهت کسب قدرت و مناصب سیاسی حمایت میکرد.
سید ضیاء الدین طباطبایی
سیدضیاءالدین طباطبایی از جمله مهمترین انگلوفیلهای تاریخ معاصر ایران است و به جزء مرحله اول زندگی سیاسی خود ــ که توأم با روزنامه نگاری حرفهای بود ــ در بقیه عمر خود به عنوان طرفدار سیاست انگلستان در ایران شناخته میشد. سیدضیاءالدین طباطبایی در مراحل اولیه عمر سیاسی خود و در زمانی که تنها از طریق روزنامهنگاری با عرصه سیاسی مرتبط بود، بیشتر گرایشات مذهبی داشت و به هیچ کشور خارجی وابسته نبود، اما به تدریج رویکرد و نگاه وی تغییر کرد و به طرفداری از انگلستان در سپهر سیاسی ایران پرداخت و توانست به مقامات عالیه سیاسی از قبیل رئیسالوزاریی دولت کودتای 1299 نائل شود. پس از این دوران، مدتی را در خارج از ایران گذراند و پس از آن نیز به کشور بازگشت و فعالیتهای شدید سیاسی خود را آغاز کرد، اما هیچ وقت نتوانست قدرت و توان سیاسی سابق خود را بازیابد. وی نهایتا در سال 1348 خورشیدی از دنیا رفت.
سید ضیاءالدین طباطبایی در وقایع مهمی نظیر کودتای 1299، جنگ جهانی اول، مسائل ملی شدن نفت و … جانبدار سیاست و منافع انگلستان در ایران بود. حتی بازگشت وی از تبعید 22 ساله نیز توسط انگلستان انجام شد. همچنین اسناد و مدارک موجود از قبیل نامه بولارد به آنتونی ایدن ــ وزیر خارجه انگلستان ــ نیز نشان میدهد که این کشور مایل بود تا سید ضیاء را دوباره به ایران بازگرداند و به وی کمک کند تا نخست وزیری را به دست آورد. در بخشهایی از این نامه آمده است: «… در صورت سقوط کابینه فعلی ایران، ضیاء میتواند کاندیدای رضایتبخشی برای نخست وزیری ایران باشد …»
میرزا ابوالحسن خان شیرازی (ایلچی)
میرزا ابوالحسنخان شیرازی معروف به ایلچی، پسر دوم میرزا محمدعلی خان اصفهانی است که در دوران سلطنت نادرشاه به منشیگری پادشاه اشتغال داشت و در زمان کریمخان زند سمت سررشتهداری قشون را به عهده داشت. تبار خانوادگی ایلچی به وی کمک کرد تا بتواند در دوران قاجار رشد و پیشرفت سریعی در سیاست ایران داشته باشد و در دورههای مختلف پستها و مناصبی از قبیل صدراعظم آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار، وزیر امورخارجه و سفیر ایران در انگلستان، فرانسه، عثمانی و… را بهدست آورد.
میرزا ابوالحسن شیرازی خواهرزاده “حاج ابراهیمخان اعتمادالدوله شیرازی”، صدراعظم “آقامحمدخان” و “فتحعلی شاه” قاجار بود.
“حاج میرزا ابوالحسنخان”، بواسطه این وابستگی، مدتی حاکم شوشتر بود و بعد از گرفتاری و کشته شدن صدراعظم و بستگانش چون جان و زندگی خویش را در امنیت و آسایش نمیدید از شیراز گریخت و به بصره و مکه و سرانجام کلکته و شهر بمبئی در هندوستان رفته و در حیدرآباد دکن توقف داشت و بعد از گذشت زمان، از جانب شاه فرمان مراجعت به ایران برای او صادر شد.وی در شیراز به منصب «یساولی» “حسینعلی میرزا فرمانفرما” تعیین شد. از آنجایی که شغلش آبرومند و مهم نبود از آن کنارهگیری کرد و به اصفهان رفت و در دستگاه “امینالدوله اصفهانی” ترقی کرد و ثروتی بهم زد.
شاید بتوان گفت که مهمترین و تاثیرگذارترین بخش از زندگی ایلچی مسافرتش به انگلستان به عنوان سفیر ایران بود. نامبرده در سال 1224 قمری برای ماموریت به لندن رفت و نزدیک به یک سال و نیم در آن شهر زیست. ایلچی در این سفر موفق شد تا دوستی انگلستان را جلب نماید و قدمهای موثری در راه بهبود روابط ایران و انگلستان بردارد. وی که به شدت تحت تأثیر تمدن و پیشرفت انگلستان قرار گرفته بود، به تدریج به یک انگلوفیل و طرفدار سرسخت سیاست انگلستان در ایران تبدیل گردید. اسم سفرنامه وی ــ که تحت عنوان حیرت نامه نگاشته شده است ــ خود گویای تأثیر مسافرت وی به انگلستان در شکلگیری زاویه دید سیاسی و نگاه وی به مسائل بود. حتی عدهای گفتهاند که انگلستان ماهیانه مبالغی به ایلچی اعطا میکرد و به دنبال این بود تا از نفوذ وی بر شاه جهت پیشبرد اهداف انگلستان استفاده کند.