شعر و داستانکتابخانه

سنجاب کجا رفته بود؟

از ایوان و پرده‌ای که باد در آن پیچده و فضای سرسبز بزرگی در قاب تصویر روبه‌روی پسرک. او شیشه را از مرز تصویر خودش به مرز دیگری می‌اندازد. دو قاب تصویر، روبه‌روی هم، این را به خوبی بازنمایی می‌کند. بطری شیر، جایی دورتر از روزهای پیش می‌افتد، دورتر از بطری‌های دیگر. این‌بار پسرک دو دست‌اش را گذاشته زیر چانه‌اش و از میان پنجره، به سوراخ درخت بلوط روبه‌روی خانه نگاه می‌کند و منتظر دوست‌اش سنجاب است تا به او سلام کند. اما…

این کتاب نوشته سمیرا قیومی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا