زنگ تفریحشعر و داستان

همه‌ی ضرب المثلهایی که آش دارد

ضرب المثل باعث می‌شود که در کمترین زمان منظورمان را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم. از طرفی خیلی از حرف‌ها را نمی‌توانیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضرب‌المثل‌ها باعث می‌شوند تا بتوانیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرفمان را بزنیم.

مدرسه آنلاین _ ضرب‌المثل‌ها در همۀ زبان‌ها استفاده می‌شود و خاستگاه آن فرهنگ آن کشور و ناحیه و … است. مثل‌ها نیز مانند داستان‌ها و حکایت‌های فارسی سرشار از اخلاق و نکات پندآموز است. ما بر آن هستیم که ضرب‌المثل‌ها و داستان و ریشه و کاربرد آنها را بیاوریم تا هم یادآوری باشد و هم استفاده از آنها رواج بیشتری بگیرد.

امروز  همۀ ضرب المثل‌هایی را می‌آوریم که در آن «آش» به کار رفته و کاربرد آنها را توضیح می‌دهیم.

 

ضرب المثل آش رشته، آن طرف رودخانه هم می‌آید

کاربرد: از قسمت و تقدیر نمی‌توان فرار کرد.

آش آلو شدن

کاربرد: وقتی کسی در موقعیتی قرار بگیرد که بسیار شرمنده و سرشکسته شود می‌گویند: «آش آلو شد.»

ضرب المثل آش ترش قابل سرپوش ندارد.

مشابه: صد دینار جرک، سفره قلمکار نمی‎‌خواهد.

آش خودت را بخور، حلیم حاج عباس را هم نزن.

کاربرد: وقتی بخواهیم به کسی بگوییم سرت به کار خودت باشد و در اموری که به تو مربوط نیست دخالت نکن، این مثل را به کار می‌بریم. این مثل دربارۀ دخالت‌هایی است که عاقبت خوشی ندارد.

ضرب المثل آش خوردن تو هم به جنگ کردن نادر می‌ماند. 

کاربرد: این مثل وقتی استفاده می‌شود که کسی کاری را با عجله و شتاب و بدون بررسی و برنامه‌ریزی انجام دهد و به همین دلیل دچار گرفتاری و مشکل شود.

آش همسایه روغن غاز دارد.

مشابه: مرغ همسایه غاز است.

مَثَل آش یزید را می‌خوری، برای امام حسین (ع) سینه می‌زنی؟

کاربرد: این مثل برای آدم‌های منافق و دو رو کاربرد دارد.

کاسۀ داغتر از آش

کاربرد: هر کس در انجام کاری بیشتر از ذی نفع وذی صلاح و مسئول دخالت وپافشاریکند از باب تعریض وتمثیل گفته می شود: فلانی کاسۀ داغتراز آش است

ضرب المثل یه آشی برات بپزم

کاربرد: کنایه است از اینکه برایت نقشۀ شومی کشیده‌ام و حالت را می‌گیرم.

ضرب المثل همین آش است و همین کاسه

کاربرد: در مواردی به کار می‌رود که وضعیت همانند سابق باشد و هیچ تغییری نکرده باشد. به عبارت دیگر چیزی تغییر نکرده و وضع حال برهمان منوال گذشته است.

ضرب المثل آش شله قلمکار

کاربرد: هر کاری که بدون نظم و ترتیب انجام شود و آغاز و پایان آن معلوم نباشد، تشبیه می شود به آش شله قلمکار. این مثل، نشان از هرج و مرج و ریخت و پاش آن کار دارد.

ضرب المثل آش نخورده و دهن سوخته

کابرد: وقتی‌ کسی‌ را متهم به گناهی کنند ولی آن فرد گناهی نکرده باشد ، گفته‌ می‌شود:‌ آش نخورده و دهان سوخته!

ضرب المثل آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته

کاربرد: اجبار در قبول و انجام کاری که بر کسی تحمیل شده است.

ضرب المثل ضرب المثل آش دهانسوزی نیست

کاربرد: آش دهان سوز کنایه از چیزی مطلوب و مورد پسند است. در مواردی به کار می‌رود که فردی یا کالایی محسنّات چندانی نداشته باشد و بخواهند به خریدار و خواهان بگویند خیلی هم عالی نیست. یعنی آنقدر ها هم که فکرش را بکنی خوب و رضایت بخش نبود، همان بهتر که از دستش دادی!

ضرب المثل آش با جاش

کاربرد:  کنایه از آدم طماع که همه چیز را با هم می‌خواهد. شخص طمع کار است که وقتی برایش آش می‌آورند، به جای تشکر کردن، به ظرفش نیز طمع می‌کند.

 آش خوب باشد کاسه‌اش چوب باشد

کاربرد: اصل مهم است نه فرع.

یک آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد

کاربرد: از این مثل برای تهدید استفاده می‌شود. حال تهدید به افشاء حقایقی که از کسی می‌دانند و یا هر نوع تهدید دیگری.

ضرب المثل آشپز که دوتا بشه آش یا شور می‌شه یا بی‌نمک

کاربرد: اشاره به این دارد که  در کارها فقط یک نفر باید رئیس باشد.

هر چقدر پول بدی آش می‌خوری

کاربرد: غالباً به این معناست که اگر می خواهی از خدمات و امکانات بیشتری برخوردار شوی باید هزینه بیشتری پرداخت کنی.

صنار بده آش، به همین خیال باش

کاربرد: به کسی می گویند که چشمش را به روی واقعیات بسته و آرزوی چیزی را دارد که با توجه به وضعیت او، رسیدن به آن محال یا سخت است.

ضرب المثل نخود هر آش شدن

کاربرد:  یعنی در هر کاری دخالت میکند و خود را همه چیز دان می داند. وقتی هم بخواهند به کسی که در همۀ عرصه ‌ا حضور دارد و دخالت‌های نابه‌جا می کند، اعتراض کنند، می‌گویند مثل نخود هر آش خودش همه جا هست. معمولاً این خصلت مخصوص آدم های فضول است که دوست دارند از همه امور سر در بیاورند به همین دلیل به جای اینکه سرشان در زندگی خودشان باشد، به زندگی بقیه سرک می‌کشند و در هر کاری اظهار نظر می‌کنند.

 کاسۀ داغ‌تر از آش

کاربرد: کسی که نقش خاصی در یک ماجرا ندارد، خودش را مهم تر از افراد اصلی جلوه می‌دهد. به کسی می‌گویند که در هر اتفاقی دخالت می‌کند در حالیکه به او هیچ ربطی ندارد.

 

 

 

 

 

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا