زنگ تفریحشعر و داستان

شعر کودکانۀ «دویدم و دویدم سر کوهی رسیدم»

شعرهای کودکانه در تقویت حافظه کودکان مؤثر است، گذشته از اینکه موجب سرگرمی و نشاط کودکان است. از این رو بنا داریم در مدرسه آنلاین_ شعرهای کودکانۀ قدیمی و جدید را با شما به اشتراک بگذاریم.

شعری از زنده یاد منوچهر احترامی به شما تقدیم می کنیم.

دویدم و دویدم
سرکوهی رسیدم
دوتا خاتون را دیدم
یکیش به من آب داد
یکیش به من نان داد
نان را خودم خوردم
آب را دادم به زمین
زمین به من علف داد
علف را دادم به بزی
بزی به من پشگل داد
پشگل را دادم به نانوا
نانوا به من آتیش داد
آتیش را دادم به زرگر
زرگر به من قیچی داد
قیچی را دادم به خیاط
خیاط به من قبا داد
قبا را دادم به ملّا
ملّا به من کتاب داد
کتاب را دادم به بابا
بابام دوتا خرما داد
یکی را خوردم تلخ بود
یکی را خوردم شیرین بود
رفتم بالا دوغ بود
آمدم پایین ماست بود
قصۀ ما راست بود

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. و هم چنین در شعر اصلی به جای ” خیاط” کلمه ی ” درزی” آمده است و قسمت پایانی شعر به این صورت است: ” یکی شو حوردم تلخ بود یکی شو خوردم کرمو بود رفتم پیش بابام یک خرما دیگه خواستم بابام زد تو کلام(کلاهم) کلام افتاد تو باغچه سرم پرید تو تاقچه رفتم به خانه ی قاضی جستم سه تا “نیم غازی” یکی شو دادم به پنبه یکی شو دادم به دنبه یکی شو دادم شکنبه آتیش به پنبه افتاد گربه به دنبه افتاد سگ به شکنبه افتاد پیرزنی که اون جا بود کرّی به خنده افتاد.” این شهر در پیک دانش آموز پیش از انقلاب بود و ما حفظ می کردیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا