سواد رسانهای سواد رسانه ای (Media Literacy) مجموعهای از مهارت های قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی به شمار میرود.
مدرسه آنلاین- یا به زبان ساده تر علمی است که فرد برای استفاده از محتوا و پیام های رسانه ای به کار می گیرد.[۲] این مفهوم با ایجاد و گسترش رسانههای سمعی و بصری، به وجود آمد و با گسترش شبکههای اجتماعی، روز به روز دارای ابعاد گستردهتر و پیچیدهتری شد.
سواد رسانهای یک موضوع چند وجهی است که قدرت درک مخاطبان از نحوه کارکرد رسانهها و شیوههای معنی سازی در آنها را مورد توجه قرارمیدهد و میکوشد این واکاوای را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند. سواد رسانهای را میتوان بستر منطقی دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکلهای گوناگون رسانهای و در همین حال تامین شرایط مصرف محتوای رسانهای از منظر انتقادی دانست.
سه وجه سواد رسانهای عبارتند از:
الف: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانهای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانهای از منابع رسانهای گوناگون که در یک کلام، همان محتوای رسانههاست؛
ب: آموزش مهارتهای مطالعه است یا تماشای انتقادی؛ ج: و تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانههاست که در نگاه اول قابل مشاهده نیست
مطابق نظر جيمز پاتر ، بسياري از افراد واژه سواد را به رسانه های چاپي ربط ميدهند وآن را معادل توانايي خواندن و نوشتن قلمداد ميكنند. برخي نيز، در مواجهه با رسانه های ديگري همچون فيلم و تلويزيون، اين اصطلاح را به سواد بصري بسط ميدهند.
نويسندگان ديگري نيز از اصطلاحاتي نظير سواد اطلاعاتى، سواد كامپيوتری استفاده ميكنند، اما هيچكدام اينها به تنهايى معادل سواد رسانه ای نيستند بلكه، هر يك اجزاي سازنده و تشكيل دهنده سواد رسانه ای محسوب می شوند ؛يا به عبارت ديگر، سواد رسانهاى در برگيرنده همة موارد ذكر شده و شامل تمام اين توانايي های ويژه است، چرا كه اگر خواندن بلد نباشيم، از رسانه های چاپي چيزى دستگيرمان نميشود. اگر در درك آداب بصري و روايي مشكل داشته باشيم، نميتوانيم از برنامه های تلويزيون يا فيلم چيز زيادي درك كنيم ، و اگر نتوانيم از كامپيوتر استفاده كنيم، از آنچه به مرور زمان در اين مهمترين رسانه اينترنت رخ ميدهد، بيخبر خواهيم ماند.
نداشتن سواد رسانه باعث می گردد تا عامه مردم بدون تحقیق و با خواندن مطالب دروغ و فاقد از ارزش علمی تحت تاثیر قرارگرفته و عملا مورد سواستفاده افکار و رفتار صاحبان سیاست و کلاه برداران حرفه ای قرار گیرند. در هرصورت می توان دریافت که عملا بی سوادی در حوزه رسانه خطرناک تر از نداشتن سواد خواندن و نوشتن خواهد بود.