سام رجبی به نام اصلی احسان رجبی از از ورزشکاران جودوی کشورمان بوده که چند سالی است که از ایران مهاجرت کرده است .
مدرسه آنلاین- او در ۱۱ فروردین ۱۳۶۴ در تهران به دنیا آمده است و عضو سابق تیم ملی جدا ایران می باشد که مدتی است از ایران مهاجرت کرده و در آمریکا زندگی میکند.
ماجرای مهاجرت
سام رجبی در سال ۱۳۸۸ در مسابقات قهرمانی آسیا موفق شد که مدال برنز و مقام سوم را کسب کند او توانست در این مسابقات عملکرد قابل قبولی را از خود به نمایش بگذارد در همان سال بود که تصمیم به ایران نیاید و به آمریکا پناهنده شود.
سوابق
او در مسابقات بی جی پرو کالیفرنیا به صورت انفرادی شرکت کرد و توانست مدال طلا را به دست آورد او همچنین دارنده مدال طلای جوجیتسو می باشد و نقره گرانداسلم آمریکا را دارد.
ماجرای پرستویی و معترضین در فضای مجازی، اما با واکنشهای فراوانی مواجه شده است و کاربران هر کدام از منظری درباره حواشی این نشست خبری موضعگیری کردهاند- که البته اغلب موضعگیریها حاوی تقدیر از خویشتنداری و برخورد مودبانه پرویز پرستویی است.
درگیری سام رجبی با پرویز پرستویی
ماجرا از آنجا آغاز شد که پرویز پرستویی، گوهر خیراندیش و چند هنرمند دیگر ایرانی که برای اکران فیلم سینمایی «داستانهای هزار و یکروز» ساخته حبیب احمدزاده به آمریکا سفر کردهاند، در زمان ورود به سالن نمایش این فیلم با واکنشهای برخی از تماشاگران فیلم روبهرو شدند- که نسبت به برخورد هنرمندان با مسائل سیاسی روز کشور انتقاداتی تند داشتند.
این معترضان که البته در میانشان سام رجبی جودوکار پیشین تیم ملی ایران مشخصتر از بقیه بود، واکنشهای پرویز پرستویی نسبت به ماجراهای آبان ٩٨ و دیگر مسایل سیاسی داخل کشور را به پرسش گرفتند و از او پرسیدند که چه زمانی قرار است صدای مادران جانباختگان آبان باشد و از شرایط سخت آنها بگوید.
در پاسخ به این پرسش، پرستویی گفت که با این مسایل بیگانه نیست و او هم سهم خودش را در این مسائل دارد. فرد معترض در ادامه به عکس گرفتن پرویز پرستویی با سردار قاسم سلیمانی اشاره کرد که پرستویی صحبت او را قطع کرد و گفت: من کنار مردمم هستم، شما کجایید؟ من نقدم را در مملکت خودم میکنم!
همسر و خانواده
همراه با علینژاد و سایر اپوزیسیون
در همین باره ایسنا پیرامون شخصیت وی نوشت: «اصلا شما کی هستی؟ من نمیشناسمت! من سام رجبی هستم؛ قهرمان تیم ملی؛ فیکس دو وزن جودوی ایران بودم. اااا باریکلا؛ نمیشناسمت…» و احتمالا باقی ماجرا را هم خودتان دیدهاید.
ایسنا پلاس: قضیه از این قرار است که سام رجبی (عضو سابق تیم ملی جودو) که به دلیل اثبات دوپینگ کنار گذاشته شد، در هتل محل اقامت تیم ملی کشتی کشورمان در آمریکا حاضر میشود و برای پژمان درستکار (سرمربی تیم ملی کشتی آزاد) مزاحمت ایجاد میکند. درستکار اما وانمود میکند که رجبی را نمیشناسد و او را به سخره میگیرد.
این اولین باری نیست که یک چهره ورزشی یا هنری در کشوری دیگر از سوی یک جریان هدایت شدهی دوربین به دست که به هر قیمتی میخواهد، ساز مخالف بزند دچار هجمه میشود و این در حالی است که پروتکل و یکسان و واحدی وجود ندارد که وقتی چهرهها در کشور خارجی دچار هجمه سیاسی و یا رسانهای میشوند به آن اتکا کنند.
اما پرسش اینجاست که اگر امثال پژمان درستکارها یک سام رجبی جلوی پایشان سبز شد، باید چکار کنند؟
توهین ممنوع!
حمیدرضا غلامزاده (کارشناس روابط بینالملل و دکترای مطالعات آمریکا) با تحلیل بعد حقوقی این موضوع میگوید: «بارها و بارها شاهد این بودیم که عدهای در فضاهای مختلف تلاش کردهاند تا علیه یک هنرمند یا ورزشکار هجمه ایجاد کنند تا بتوانند از سوژه مورد نظرشان یک بازخورد بگیرند و حتی تمایل دارند که این بازخورد به شکل توهین لفظی و یا زد و خورد باشد. پیشنهاد بنده این است که افراد وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرند، تحت هیچ شرایطی خشمگین نشوند؛ توهین نکنند و اصلا وارد زد و خورد فیزیکی نشوند.»
او ادامه میدهد: «فردی مثل سام رجبی که پیشتر هم از او اقدامات این چنینی دیدهایم، عملا دنبال بازخورد گرفتن از پژمان درستکار است. وقتی شخصی در شرایط پژمان درستکار قرار میگبرد و از او فیلمبرداری هم میشود، میتواند به دلیل نقض حریم شخصیاش از فرد خاطی شکایت کند. این موضوع در اغلب کشورها قابلیت پیگیری حقوقی دارد. اگر هم توهینی شده باشد، باز هم قابل شکایت است؛ البته در سطح بینالملل توهین ابعاد و اشکال مختلفی پیدا میکند. مثل توهینهای نژادی، جنسی، نژادی، قومیتی و … حتی توهین به چهره فرد هم قابل پیگیری است.»
غلامزاده درباره ویدئوی سام رجبی و پژمان درستکار توضیح میدهد: «در این ویدئو سام رجبی خطاب به مردی که همراه درستکار است، میگوید: «قیافهاش شبیه حراستیهاست!» این برچسب زدن به چهره هم از نظر حقوقی قابل پیگیری است. خیلی وقتها افراد دوربین به دست چون سام رجبی چون میدانند، سوژهشان در یک کشور غریب است و قوانین را به درستی بلد نیست، برای همین او را تحت فشار قرار میدهند که سوژه خشمگین شود، توهین کند و در نهایت به زد و خورد بپردازد و یا حتی در برابرش تسلیم شود. بنابرین بهتر است، افرادی که در چنین شرایطی قرار میگیرند و قانون را نمیدانند، سکوت و در نهایت به پلیس آن کشور مراجعه کنند. »
من شدیدا به سبک مملکت داری حاکمانمان انتقاد دارم . اما نمی توانم این وسط یک موضوع را هضم کنم . این افراد سابقا ایرانی که مهاجرت کرده اند و انواع سوگندها و قسمها و تغییر دین دادنها و غیره را گذرانده اند تا اقامت بگیرند ، چکار ایران دارند ؟ آنها که دیگر ایرانی نیستند . این وسط سروصدایشان برای چیست ؟ مثلا دلشان برای ایران می سوزد ؟! مگر نه آنکه کشورشان را به مانند یک هتل به علت سرویس دهی بد ، ترک کردند برای هتل دیگر . الان از جان ایران و ایرانیها چه می خواهند . البته من فکر می کنم اینها شرط زندگیشان در آن سرزمینها ، همین اعمال است که باید متناسب با نیاز و دستور حاکمان آن کشورها ، هر از چندگاهی کاری بکنند تا دیپورت نشوند .