داستان؛ ماجرای دندانِ فیل چه بود؟
از جمله نیازهای روزمره کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان خواندن شعر و داستان است که سهم به سزایی در پرورش ذوق و خلاقیت آنها دارد. خواندن و شنیدن داستان یکی از تفریحات و سرگرمیهای مفید برای کودکان است که قدرت گفتاری و نوشتاری و همچنین تخیل و حافظۀ آنها را تقویت میکند.
ما بنا داریم در مدرسه آنلاین گاه گاهی داستان های کوتاه کودکانه بگذاریم تا کودکان علاوه بر پر کردن اوقات فراغت از کارکردهای آموزشی، اخلاقی و تفریحی آن بهره ببرند. داستان «دندان فیل» از جمله داستانهای خوب و زیباست که با هم میخوانیم.
دندان فیل
«یک روز یک موش گرسنه که دنبال غذا میگشت یک فندق در بسته پیدا کرد. هرچقدر سعی کرد با دندونش فندوق رو باز کنه نتونست.
پوستۀ فندق خیلی سفت و سخت بود و دندانهای کوچیک موش نمیتونست اون رو بشکنه.
موش رو به آسمون کرد و گفت: «خدای مهربون! چرا به من دندونای به این کوچیکی دادی؟ من نمیتونم باهاش فندوق رو بشکنم. الان من غذا دارم ولی نمیتونم بخورمش.»
خدا از توی آسمون بهش جواب داد: «برو توی جنگل و دندون همۀ حیوونها رو ببین. دندون هر حیوونی که دوست داشتی رو انتخاب کن تا من همون دندون رو بهت بدم.»
موش رفت تو جنگل و دندون همۀ حیوون ها رو نگاه کرد. از دندون هیچ کدوم خوشش نیومد. تا اینکه به فیل رسید و دندونهای بزرگش رو که بهش میگن عاج دید که از دهنش بیرون بودن.
پس رو کرد به آسمون و گفت: «خدا جون من دوندونهایی مثل دندون فیل میخوام.»
اما فیل بهش گفت: «نه نه! اینکار رو نکن. درسته که دندونهای من خیلی بزرگه، ولی عوضش اصلاً به درد غذا خوردن نمیخوره چون بیرون دهنمه. اما دندونهای تو با اینکه کوچیکن به درد غدا خوردن میخورن. تازه دندونهای من انقدر بزرگ و سنگینه که اینور اونور بردنشون خستهم میکنه.
تو به این کوچولویی چه جوری میخوای با این دندونها راه بری؟»
موش یه کم فکر کرد و بعد گفت: «راست میگی. دندونهای من به درد خودم میخوره و دندونهای تو به درد خودت میخوره.
بهتره که من دندونهای خودم رو داشته باشم و ازشون مراقبت کنم و باهاشون فندوق نشکنم.»
آدمها هم باید بدونند، هر اون چیزی رو که دارند،دوست داشته باشند. سلامتی یکی از مهمترین داراییهای ماست. این رو وقتی بیشتر میفهمیم و قدرش رو میدونیم که یه جامون درد میگیره. پس آدمهای سالم ثروتمند هستن. همه باید مراقب ثروتشون باشن.
بچهها شما چه ثروتهای دیگهای توی زندگیتون میشناسین؟
مادر و پدر، خاله، عمو، دایی، عمه، فامیلها، همسایهها و همۀ کسانی که ما رو دوست دارن.
منبع: پایگاه رادیو کودک