معرفه و نکره در عربی را دو دقیقهای یاد بگیر
امروز فضای مجازی و بستر اینترنت به یکی از مراجع مهم برای دانش آموزان تبدیل شده است تا با مراجعه به آن پاسخ بسیاری از پرسش های خود را بیابند.
تحریریۀ مدرسه آنلاین تلاش میکند تا در این بخش اطلاعات به روز و مستندی را پیرامون موضوعات درسی تهیه و در اختیار کاربران فضای مجازی قرار دهد.
امروز دربارۀ معرفه و نکره در عربی میخوانیم.
معرفه و نکره چیست؟
اسم در زبان عربی یا معرفه است یا نکره. یعنی اگر مرجع کلمه برای گوینده یا شنونده شناخته شده باشد «معرفه» و اگر ناشناخته باشد «نکره» است. تمامی اسامی نکره میتوانند به معرفه تبدیل شوند اما همه اسمهای معرفه امکان نکره شدن را ندارند. در این نوشته انواع اسم معرفه و نکره را با مثال یاد میگیریم.
تعریف معرفه و نکره در عربی
به طور کلی، اسمی که مرجع آن برای گوینده یا شنونده شناخته شده نباشد اسم «نکره» است. به همین ترتیب، اسمی که خلاف این جریان باشد؛ یعنی، مرجع آن شناخته شده باشد «معرفه» نام میگیرد.
در زبان فارسی، اسم نکره با اضافه شدن کلمه «یک» به کلمهای دیگر یا افزودن «ی» به پایان یک کلمه آن را به حالت نکره و مجهول در میآورد. به مثالهای زیر توجه کنید.
دختری را در خیابان دیدم.
یک گربه دستم را چنگ زد.
در هر دوی این مثالها «دختر» و «گربه» برای گوینده ناشناخته هستند که در درک معنای کلی جمله تأثیر بهسزایی هم ندارند.
اسم نکره و نشانههای آن
در زبان عربی، اسم در حالت عادی خودش میتواند نکره باشد؛ مگر اینکه یکی از نشانههای معرفه بودن را بپذیرد. در صورتی که هیچ یک از نشانههای معرفهساز وجود نداشته باشد، بسته به اعراب و نقش کلمه در جمله، یکی از تنوینهای (–ً–ٍ–ٌ-)، در انتهای آن مینشیند. به این ترتیب، مهمترین نشانه تشخیص نکره وجود تنوین در انتهای آن است.
انواع اعراب اسم نکره و شیوه نوشتن آنها
کلمه صورت نکره کلمه
کتاب کتاباً، کتابٍ، کتابٌ
سیارة سیارةً، سیارةٍ، سیارةٌ
رجل رجلاً، رجلٍ، رجلٌ
مدینة مدینةً، مدینةٍ، مدینةٌ
اسم نکره و جملۀ وصفیه
جملۀ وصفیه، جمله اسمیه یا فعلیه عربی است که برای توصیف حالات و ویژگیهای یک اسم در جمله به کار میرود. در تمامی این جملهها باید یک ضمیر عربی باشد تا از نظر تعداد و جنس با موصوفش همسان باشد.
نکتۀ ۱: مهمترین ویژگی موصوف جمله وصفیه این است که حتما و باید نکره باشد. در غیر این صورت ترکیب وصفی غلط است.
به مثال زیر توجه کنید.
دخلت بنتٌ إلی الصفِ اسمها فاطمةٌ. دختری وارد کلاس شد که نامش فاطمه بود.
(در این مثال جملۀ وصفیه یک جمله اسمیه است و با حرف اضافۀ «که» در ابتدای آن به زبان فارسی ترجمه شدهاست.)
نکتۀ ۲: جملات وصفیه برای اسم نکره حتماً باید خبری باشند. جملات امری و جملههای نهی عربی از انجام کارها نمیتوانند نقش جمله وصفیه بگیرند. همچنین اعراب این جملات با تبعیت از موصوف «محلی» میشود. در مثال بالا جمله «اسمها فاطمة» جمله وصفیه برای کلمه «بنت» و محلا مرفوع است.
اسم معرفه و نشانههای آن
همان طور که بالاتر توضیح دادیم، اسم معرفه اسمی است که مرجع آن شناخته شدهباشد و گوینده و شنونده بدانند آن اسم به چه چیزی اشاره دارد.
در زبانی عربی سه نوع اسم معرفه وجود دارد که شامل موارد زیر میشود:
۱. اسمهایی که مرجع مشخص دارند. مثل ضمایر هو، هم، أنا، نحن و…. یا اسامی اشاره عربی هذا، هذه، اولئک، تلک و…. یا اسمهای موصول عربی مثل ألتی، ألذین، ألذی و…
تمامی این کلمات به خاطر اینکه برای جایگزینی یا توضیح و تکمیل اسمی دیگر به کار میروند مرجع مشخصی دارند و در نتیجه همواره معرفه هستند.
۲. اسمهایی که انسانها با استفاده از آنها سعی دارند به فرد، مکان یا موقعیتی خاص اشاره بکنند معرفه محسوب میشوند. به بیانی دیگر، اسم علم، یا همان اسم خاص، از اسامی معرفه هستند. مثل: أحمد، زینب، العراق، سوریا و…
نکته: اسمهای علم اگرچه تنوینپذیر هستند اما در این حالت باز هم معرفه به حساب میآیند.
۳. اسمهایی که به یکی از اسامی معرفه بالا اضافه میشوند یک ترکیب اضافی عربی میسازند و از حالت نکره بودن به معرفه تغییر شکل میدهند.
در همین زمینه شعر معروفی وجود دارد که انواع اسم معرفه را به خوبی توضیح میدهد.
معارف شش بود مضمر، اضافه
علَم، ذواللام، موصول و اشاره
منبع: فرادرس