21 ضرب المثل باحالی که آب دارد؛ با کاربرد و معنی
ضرب المثل باعث میشود که در کمترین زمان منظورمان را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم. از طرفی خیلی از حرفها را نمیتوانیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضربالمثلها باعث میشوند تا بتوانیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرفمان را بزنیم.
مدرسه آنلاین _ ضربالمثلها در همۀ زبانها استفاده میشود و خاستگاه آن فرهنگ آن کشور و ناحیه و … است. مثلها نیز مانند داستانها و حکایتهای فارسی سرشار از اخلاق و نکات پندآموز است. ما بر آن هستیم که ضربالمثلها و داستان و ریشه و کاربرد آنها را بیاوریم تا هم یادآوری باشد و هم استفاده از آنها رواج بیشتری بگیرد.
امروز همۀ ضرب المثلهایی را میآوریم که در آن «آب» به کار رفته و کاربرد آنها را توضیح میدهیم.
1-آب را گلآلود می کنه که ماهی بگیره یا از آب گلآلود ماهی میگیره
کاربرد: این ضرب المثل مصداق بی کفایتی و تدبیر نادرست شخصی ست که در رأس آن امور است.
2-آب زیر پوستش افتاده
کاربرد: کمی چاق شده است، وضع مالیش بهتر شده است.
3-آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم/ یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
کاربرد: کاربرد این ضرب المثل وقتی است که ناگهان متوجه داشته ها و استعدادهای خود می شویم در حالی که تا پیش از آن، آن چیز را در جاهای دیگر جستجو میکردهایم.
4-آب که سربالا برود قورباغه ابو عطا می خواند
کاربرد: این ضرب المثل اشاره به غیر ممکن بودن کاری دارد. چون قطعاً آب سر بالا نمیرود و قورباغه هم نمیتواند بخواند. به عبارتی دیگر ضرب المثل آب که سر بالا رفت، قورباغه ابوعطا میخواند میگوید که هر وقت آب به سمت بالا رفت، آن وقت هم قورباغه میخواند.
5-آب که یک جا بماند میگندد
کابرد: بیتحرکی و سکون در انسانها منجر به فساد میشود. کاربرد این ضرب المثل در مواردی است که انسانی به خاطر بیکاری و سستی به فساد کشیده شده باشد.
6- آب نمی بیند وگر نه شناگر ماهری است
کاربرد: معنی: درباره کسی میگویند که ظاهر خوبی دارد و این ظاهرسازیاش به دلیل نبود زمینههای انجام کار زشت است؛ اگر آن زمینهها برای او فراهم شود ظاهر خوبش نیز از بین خواهد رفت.
7- ز آب خُرد ماهی خُرد خیزد/ نهنگ، آن به که با دریا ستیزد
کاربرد: محیط کوچک مردان بزرگ پرورش نمی دهد چنان که در رودخانه نهنگ دیده نمی شود.
8-فکر نان کن که خربزه آب است
کاربرد: یعنی به جای اینکه به امور بیهوده فکرکنی، کار های ارزشمند انجام بده که در آخر پشیمان نشوی.
9-هر کسی کارِ خودش، نان خودش، آبش به انبار خودش
کاربرد: هر کسی مسئول کار و زندگی خویش است، همچنانکه سود و زیان کار هر کس متوجه خود او میشود.
10- آب روشنائی است
کابرد: هنگامی که ظرف آبی واژگون شود این عبارت را بر زبان میآورند. واژگون شدن ظرف آب، البته اگر عمدی نباشد، به فال نیک گرفته میشود
11- مِثلِ آبی که روی آتش بریزند…
کاربرد: چیزی که به سرعت مشکلی را حل کند، دردی را التیام بخشد.
12- مِثلِ آب خوردن
معنی: سهولت و آسانی
13- از آب در آمدن
معنی: نتیجه
14- از آب، کره گرفتن
کابرد: وقتی از چیزی حداکثر استفاده را میکنی. امور بلا استفاده را نیز کاربردی کردن.
15- از آب گذشتن
معنی: سوغاتی
۱ – هدیه ای که از شهری معمولاً دور آورده شده باشد نه اینکه از همان محل تهیه شده باشد.
۲ – لازم نیست حتماً خریداری شده باشد.
۳ – با کمال میل و رغبت تهیه شده و هیچ نگاهی پشت آن نیست.
16- از آب و گِل درآمدن
کاربرد: مراحل اولیۀ شکل پذیری را پشت سر گذاشتن، بزرگ شدن کودک.
17- خوردن و یک آب هم رویش
معنی: کشیدن بالا، اموال کسی را بالا کشیدن.
18- برخلاف جریان آب شنا کردن
کاربرد: طریق مخالفت با افکار عامه یا مقاومت در برابر قدرتهای اجتماعی را پیش گرفتن و از همراهی و همداستانی با افکار جامعه یا نیروی حاکم تن زدن.
19- پته را روی آب ریختن
معنی: راز را فاش کردن.
20 – دسته گل به آب دادن
معنی: این مثل کنایه از خراب کردن کارهاست که بیشتر مواقع ناخواسته انجام میشود و ممکن است خود فرد و دیگران را به دردسر بیندازد.
21- سر و گوش به آب دادن
معنی: مخفیانه خبر گرفتن، اطلاع به دست آوردن.
آب نه طلبیده مراده