کلاس درسمتوسطه دوم

تلمیح در فنون ادبی را به آسانی یاد بگیر

امروز فضای مجازی و بستر اینترنت به یکی از مراجع مهم برای دانش آموزان تبدیل شده است تا با مراجعه به آن پاسخ بسیاری از پرسش های خود را بیابند.

تحریریۀ مدرسه آنلاین تلاش می‌کند تا در این بخش اطلاعات به روز و مستندی را پیرامون موضوعات درسی تهیه و در اختیار کاربران فضای مجازی قرار دهد.

امروز بحث تلمیح را از درس علوم و فنون ادبی پایۀ دوازدهم با هم می‌خوانیم.

آرایۀ تلمیح چیست؟

معنی تلمیح در فرهنگ‌‌نامه معین، نگاه تند و آنی به چیزی افکندن یا اشاره کردن است؛ آرایۀ تلمیح هم نوعی آرایۀ معنوی است. این آرایه هنگامی‌ اتفاق می‌افتد که شاعر یا نویسنده در شعر یا متن خود به داستان و مثلی معروف اشاره می‌کنند یا اصطلاحات رایج علمی‌ را می آورد.

آرایۀ تلمیح باعث می‌شود تا ذهن شنونده یا خواننده به سمت آن مطلب برود و تداعی معانی آنی اتفاق بیفتد و ماندگاری چنین آثاری به واسطه این تداعیِ معانی، بسیار در ذهن ماندگار خواهد شد. شاعر در این مواقع از آیات قرآن، احادیث، داستان‌ها تاریخ، شخصیت‌ها شاخص تاریخی و داستان های مشهور مثل‌ داستان پیامبران استفاده می‌کند. از این‌رو آرایۀ تلمیح یکی از تکنیکی‌ترین آرایه‌ها برای اثربخشی در ذهن مخاطب و تجسم‌پردازی اتفاقات در متون و اشعار شناخته شده ‌است‌.

تلمیح در زیربنای ساخت خود مفاهیم تشبیه و تناسب را به همراه دارد. دلیل این امر به ماهیت تلمیح برمی‌گردد. اول اینکه تلمیح خودبه‌خود یک رابطه تشبیهی بین داستانی که به آن اشاره می‌کند از یک طرف، و موضوع از طرف دیگر، برقرار می‌کند. دوم اینکه ارتباطی بین اجزای داستان وجود دارد و به همین دلیل تناسب وجود دارد.

برای مثال، به بیت زیر از همای شیرازی دقت کنید:

بیستون کندن فرهاد نه کاری است شگفت
شور شیرین به‌سر هر که فتد کوهکن است

در بیت بالا شاعر اشاره می‌کند که هرکس عشق و شوری در سر داشته باشد، مشکلات بزرگ را نیز پشت سر می‌گذارد و از عهده آن‌‌ها برمی‌آید. از طرف دیگر، شاعر به داستان فرهاد و شیرین اشاره می‌کند که در آن، فرهاد به‌خاطر عشق شیرین کار بزرگی کرد و آن کار کندن کوه بیستون بود. اگر دقت کنیم، می‌بینیم که رابطه‌ای تشبیهی بین داستان شیرین و فرهاد و مطلبی که شاعر بیان کرده ایجاد شده است. از طرف دیگر، می‌بینیم که بین بیستون و فرهاد و کوهکن و شیرین مراعات نظیر تلمیحی وجود دارد.

البته دقت کنید که یافتن تناسب کار آسانی است، اما گاهی رابطه تشبیهی چندان قابل تشخیص نیست. مثلاً در شعر زیر از احمد شاملو، بین هلاکت و دیدن رابطه تشبیهی برقرار شده است که چندان آشکار نیست:

آه اسفنديار مغموم
تو را آن به که چشم
فرو پوشيده باشی

البته رابطۀ تشبیهی بین موضوع و داستانی که به آن اشاره می‌شود، واضح است. مثلاٌ در بیت زیر از سعدی، دیدن یار و حیران شدن بیان شده که ارتباط وشباهتش با داستان یوسف و حیرت زنان و بریدن دستشان به‌خوبی مشخص است:

گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را

نکتۀ مهمی که باید آن را در نظر داشته باشیم، این است که اگر در تلمیح به داستانی اشاره می‌شود، باید دو جزء از اجزای داستان بیان شود. برای مثال، مولوی در بیت زیر به داستان یوسف اشاره می‌کند و چاه و رسن را آورده که دو جزء از داستان یوسف هستند:

در چاه فراق هر که افتاده است
ره یابد و همره رسن گردد

انواع تلمیح

اگر برای مطالعه سطحی شروع به خواندن این مقاله کرده‌اید، نیازی نیست انواع تلمیح را فرابگیرید، زیرا به طور کلی تلمیح را اغلب به یک گونه در نظر می‌گیرند، اما در مباحث تخصصی تلمیح به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم‌بندی می‌شود.

تلمیح ساده

در تلمیح ساده، شاعر بدون هیچ نوآوری و تغیری عیناً داستان یا مثل را به موضوع شعر تشبیه می‌کند. این نوع تلمیح به دلیل ساده بودن به مقدار زیادی مورد استفاده است که کمی ‌از بار معنوی و ارزش شاعرانه این آرایه کم می‌کند. قطعا هرچه مطالب دشواری بیشتری داشته‌باشد، هنری‌ترند.

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
خانه احزان شود روزی گلستان غم مخور (حافظ)

این بیت اشارۀ کاملاً مستقیم به داستان زندگی حضرت یوسف دارد.

چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان؟
چه باک از موج و بحر آن را که باشد نوح کشتیبان؟ (سعدی)

در این بیت به صورت مستقیم به داستان حضرت نوح اشاره دارد.

تلمیح پیچیده

در این حالت، شاعر با شم هنری خود، داستان‌ مربوط به محتوی شعر خود را کمی‌پیچیده‌تر می‌کند یا فقط بخشی از آن را استفاده می‌کند یا اینکه با استفاده از دیگر آرایه‌ها، کمی‌ محتوای مستقیم داستان را تغیر می‌دهد. در واقع تلمیح پیچیده، همان تلمیح ساده است، اما با کمی‌تغیر و به‌روزرسانی.

بادی که در زمانه بسی شمع‌ها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد (سیف فرغانی)

این بیت، تلمیح از آیه «کُل شیء ها‌لِکَ الا وَجهَهُ» است و اینطور ترجمه شده است که هر چیز جز وجه (چهره) خدا نابود می‌شود و شاعر با استفاده از مفهوم این آیه در شعر خود تلمیح ایجاد کرده است.

چگونه تلمیح را تشخیص دهیم؟

همان‌طور که گفتیم، آرایه تلمیح اشاره به داستانی یا سخنی معروف یا شخصیتی اساطیری است. بر این اساس، شناخت وقایع و داستان‌های تاریخی و افراد درگیر در آن‌ داستان‌ها می‌تواند در تشخیص تلمیح مفید باشد.
در ادامه، به برخی از بزرگان دینی و داستان آن‌ها اشاره می‌کنیم که دانستن آن‌‌ خالی از لطف نیست (دقت کنید که موارد فقط نمونه‌هایی هستند و افراد و داستان‌ها به آنچه می‌گوییم، محدود نیست):

آدم (رانده شدن از بهشت،‌ هابیل و قابیل)
نوح (طوفان و ساخت کشتی، پسر نوح

ابراهیم (کشته شدن نمرود، خانواده‌، ذبح اسماعیل، سرد شدن آتش، زنده شدن چهار پرنده)

یوسف (اندخته شدن در چاه، فروختنش به عزیز مصر، زندانی شد، داستان زلیخا)

موسی ‌(به دنیا آمدن و انداخته شدن در رود نیل، آتش و کوه طور، معجزه عصا و ید بیضا، شکافته شدن رود نیل، داستان گوساله سامری، داستان قارون)

عیسی (تولد بدون پدر، زنده کردن مردگان، دمیدن در پرنده گلی، شفای کور مادرزاد، سفره غذای آسمانی، عروج)

صالح (داستان شتر، قوم ثمود)

یونس (طمعه نهنگ شدن)

ایوب (گرفتاری‌ها و صبر)

داوود (صدای زیبا، قدرت زره‌سازی، کتاب زبور)

سلیمان (سخن گفتن با حیوانات، مسخر کردن باد، تخت پادشاهی ملکه سبا، انگشتر، قالیچه پرنده، مورچه و سلیمان، داستان درگذشت سلیمان)

خضر (آب حیات و جوانی، داستان موسی و خضر)

محمد (شق‌القمر، معراج، امی بودن)

اصحاب کهف (خواب طولانی در غار)

امام علی (جنگ خیبر، لیلة‌المبیت، انگشتر بخشیدن در حال رکوع، درد دل گفتن با چاه)

امام حسین (واقعه کربلا)

برخی داستان‌های معروف قدمی نیز عبارت‌اند از: بیژن و منیژه، ویس و رامین، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، شیخ صنعان، سیاوش، جمشید، حلاج.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا