تفأل به حافظ؛ صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
همۀ ما ایرانیان همواره در طول تاریخ به ادبیات و بهخصوص شعر علاقهمند بودهایم و البته بسیاری از ما خود اهل ذوقیم و دستی بر آتش شعر و ادبیات داریم. شعر همیشه بر نثر پیشی داشته و اقبال عمومی به آن بیشتر بوده است. در این میان حافظ برای ما جایگاه ویژهتری دارد.
مدرسه آنلاین– ما در اینجا قصد کردهایم هر از گاهی تفألی به خواجۀ شیراز بزنیم و غزلی را که حافظ برایمان انتخاب کرده به دیدۀ پرمهر شما تقدیم کنیم.
غزلهای روحنواز حافظ همدم لحظههای تنهایی، همنشین اوقات دلتنگی و مجلسآرای شب چلههای ماست. با آن فال میگیریم و گفتهها و نصایح شاعر شیراز دل میسپریم و به لسان غیبش ایمان داریم. حافظ از آن شاعرانی است که نه تنها خواص و متخصصان ادبیات زیباییها و لطافتهای ادبی شعرش را بررسی میکنند و شاعران برای پرورش طبع به سراغش میروند بلکه عموم مردم از هر رشته و حرفهای که باشند آن را دوست دارند و با غزلهایش زندگی میکنند و گره از پیشانی میگشایند.
امروز تفألی به حافظ زدیم و این غزل آمد که به شما تقدیم میکنیم:
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست گوهر هر کس از این لعل، توانی دانست
قدر مجموعهٔ گل مرغِ سحر داند و بس که نه هر کو ورقی خواند، معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دلِ کارافتاده بهجز از عشقِ تو باقی همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم محتسب نیز در این عیشِ نهانی دانست
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید ور نه از جانبِ ما دل نگرانی دانست
سنگ و گِل را کُنَد از یُمنِ نظر لعل و عقیق هر که قدرِ نفسِ بادِ یمانی دانست
ای که از دفترِ عقل آیت عشق آموزی ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
می بیاور که ننازد به گلِ باغِ جهان هر که غارتگریِ بادِ خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت اثرِ تربیتِ آصفِ ثانی دانست
معنای لغات و عبارات دشوار:
پرتو: فروغ، روشنی، انعکاس نور
مجموعه: جزوهای که در آن موضوعات مختلف نقل شده.
مرغ سحر: بلبل
گل را از این جهت که از برگها تشکیل شده دفتر یا مجموعه نامیده است. مصرع دوم بیت دوم کنایه به کسانی است که در آغاز کار با خواندن چند ورق مدعی شناخت مسائل عرفانی میشوند.
ندانی دانست: نمیتوانی بفهمی
به تحقیق ندانی دانست: به طور قطع آگاه نمیشوی یا از راه تحقیق به آگاهی نرسی.
کارافتاده: مجرب، کاردیده
معنی بیت سوم: گذشت روزگاری که از سرزنش عوامالناس هراس داشتم. محتسب نیز از سرور پنهانی ما آگاه است.
ورنه از جانب ما دل نگرانی دانست: وگرنه از دلنگرانی ما آگاه بود.
گوهر منظوم: مرواریدهای به رشته کشیده شده و کنایه از غزلهای حافظ است.