کلاس درسمتوسطه دوم

مفعول در زبان فارسی به زبان ساده با مثال

اینترنت و پایگاه‌های مختلفی در این روزها وجود دارد که دانش‌آموزان با مراجعه به آنها می‌توانند در س‌های خود را مرور کنند، نکات آن را یاد بگیرند و در دروسی که ضعیف هستند قوی شوند.

تحریریه مدرسه آنلاین تلاش می کند تا در این بخش اطلاعات به روز و مستندی را پیرامون موضوعات درسی تهیه و در اختیار کاربران فضای مجازی قرار دهد.

امروز به بحث مفعول در زبان فارسی می‌پردازیم.

مفعول چیست؟

مفعول در دستور زبان فارسی به کسی یا چیزی اشاره دارد که فعل بر آن واقع شده است و می‌تواند به صورت یک اسم یا گروه اسمی به کار برود. مفعول  با افعال متعدی (گذرا) مانند خوردن، شستن، زدن و … و در پاسخ به چه کسی را؟ و چه چیزی را؟ می‌آید و معمولاً از یک اسم یا گروه اسمی تشکیل شده است. 

مثال:

مادر غذا را پخت.

معلم برگه‌ها را تصحیح کرد.

برای تشخیص مفعول ابتدا باید با فعل‌های گذرا و ناگذرا آشنا شویم.

فعل گذرا و ناگذر

فعل‌ها را برحسب اینکه به تنهایی معنی جمله را کامل می‌کنند یا نه، می‌توان به دو دستۀ گذرا (متعدی) و ناگذر (لازم) تقسیم کرد. در فعل ناگذرِ، گزاره برای رساندن معنی جمله به مخاطب کفایت می‌کند. مثلاً‌ در جملۀ «احمد رفت»، فعل «رفت» معنی کاملی دارد و مخاطب با شنیدنش مفهوم آن را در می‌یابد.

دستۀ دیگری از فعل‌ها وجود دارند که معنی آنها به تنهایی ناتمام است و مخاطب آنها را به تنهایی درک نمی‌کند. این فعل‌ها که گذرا نام دارند، برای کامل شدن به مفعول نیاز دارند. مثلاً‌ در جملۀ «احمد کتاب را آورد»، واضح است که اگر بگوییم «احمد آورد»، اولین پرسشی که پیش می‌آید این است که «احمد چه چیزی یا چه کسی را آورد؟» این مفعولِ «کتاب» است که در کنار فعل گذرای «آورد» قرار گرفته و معنی جمله را کامل کرده است.

در هر دو جمله «احمد رفت» و «احمد کتاب را آورد»، فاعل «احمد» است. اما در جملۀ دوم که فعل متعدی دارد، اثر کار از فاعل گذشته و به مفعول می‌رسد.

نکته: بعضی فعل‌ها هم لازم هستند و هم متعدی. برای مثال، فعل «شکست» را می‌توان به دو صورت زیر به کار برد: «شیشه شکست» و «احمد شیشه را شکست». فعل «شکست» در جملۀ اول لازم و در جملۀ دوم متعدی است. این فعل‌ها را «دووجهی» می‌نامیم.

جایگاه مفعول در جمله

جایگاه مفعول در جمله معمولاً پس از نهاد و پیش از فعل است. مفعول می‌تواند اسم، ضمیر شخصی یا ضمیر اشاره باشد:

اسم: استاد ستاره را سرزنش کرد.
ضمیر شخصی: مادر او را تحسین کرد.
ضمیر اشاره: بچه‌ها آن را نیاوردند.

نکته: وقتی جملهۀ متعدی‌ای را می‌نویسید تلاش کنید که حرف را (نشانه مفعول) بلافاصله پس از مفعول بیاید. به مثال زیر دقت کنید:

نادرست: من کتابی که از دوستم گرفتم را به او پس دادم.
درست: من کتابی را که از دوستم گرفتم، به او پس دادم.

همانطوری که می‌بینید، کتابی مفعول است و بلافاصله پس از آن باید کلمۀ «را» بیاید.

چگونه مفعول را در جمله تشخیص بدهیم؟

بارزترین مشخصۀ مفعول کلمۀ «را» است. اما به یاد داشته باشید که کلمۀ «را» در زبان و ادبیات فارسی می‌تواند کاربردهای مختلفی مانند فک اضافه داشته باشد؛ علاوه بر این، را می‌تواند در برخی جملات از کنار مفعول حذف شود. بهتر است برای تشخیص مفعول تنها به پیدا کردن را اکتفا نکنید و از فعل، سؤال‌های «چه کسی را؟» و «چه چیزی را؟» را بپرسید.

مثال: احمد ماشین را شست.

-احمد چه چیزی را شست؟

-ماشین را

بنابراین در این جمله کلمۀ «ماشین» مفعول است.

شکل های مختلف مفعول

مفعول در زبان فارسی می‌تواند به چهار شکل مختلف ظاهر شود:

*اگر مفعول شناس یا معرفه باشد، همراه با «را» می‌آید. مثلاً در جملۀ «کتاب را خریدم»، مفعولِ «کتاب» شناس است و همراه با «را» آمده است.

*اگر مفعول نکره یا ناشناس باشد، همراه با «ی» می‌آید. مثلاً در جملۀ «کودکی را دیدم که در کوچه بازی می‌کرد»، کلمۀ «کودکی» که مفعول است، اشاره دارد یه یک کودک که گوینده او را نمی‌شناسد.

*گاهی مفعول جنس را بیان می‌کند و بدون «را» و «ی» می‌آید. مثلاً در جملۀ «احمد کتاب خریده است»، منظور از جنس این است، چیزی که احمد خریده کتاب است.

*گاهی نیز مفعول همراه با «را» و «ی» می‌آید؛ مثلاً در جملۀ «او مردی را دید که در کنار رودخانه ایستاده بود.»

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا