مصدر و اقسام آن در زبان فارسی با مثال
امروز فضای مجازی و بستر اینترنت به یکی از مراجع مهم برای دانش آموزان تبدیل شده است تا با مراجعه به آن پاسخ بسیاری از پرسش های خود را بیابند.
تحریریه مدرسه آنلاین تلاش می کند تا در این بخش اطلاعات به روز و مستندی را پیرامون موضوعات درسی تهیه و در اختیار کاربران فضای مجازی قرار دهد.
در این بخش بنا داریم تا نکاتی از دستور زبان فارسی (مصدر و اقسام آن) را بیان کنیم.
مصدر چیست؟
«مصدر» در لغت به معنی محل صدور و اصل و منشأ است و در دستور زبان فارسی، به طور سنتی، به کلمهای گفته میشود که آخر آن «تَن» یا «دَن» باشد به شرط آنکه هرگاه «نون» را از آخر آن حذف کنند بن ماضی شود، مثل گفتن، رفتن، زدن. البته در ادامه خواهیم دید که مصدر ساختها و انواع گوناگونی دارد. مصدر واژهای است که بدون مشخص کردن زمان و شخص، مفهوم اصلی فعل را بیان میکند. فعل زمان و شخص دارد و به این دلیل است که مصدر فعل محسوب نمیشود و آن را یکی از انواع اسم شمردهاند.
نحوۀ ساخت مصدر
پسوند مصدر در زبان فارسی «ن» یا«تن» است. در گذر زمان «ت» در اثر همنشینی با برخی حروف تبدیل به« د» شده است. در فارسی امروز، پسوند مصدر«دن» یا«تن» است.
مصدر معمولاً از بن ماضی فعل و پسوند ـَ ن ساخته میشود. برای مثال، «آمدن» که از بن ماضی «آمد» به اضافه «ـَ ن» ساخته میشود.
ساخت مصدر+ بن فعل + ن / تَن
مثال:
کُش+ تن ← کشتن
خور + دن (ت به د تبدیل شده) ← خوردن
مصدرهای متعدی
پسوندهای «اندن» و «انیدن» برای ساخت مصدرهای متعدی (مصادری که به مفعول یا متمم نیاز دارند) به کار میروند.
مثال: غذا را به بچه خوراندم. (خوراندن)
اهمیت مصدر در آن است که میتوانیم از آن «بن فعل» بسازیم، «بن» همان جز ثابت و تغییرناپذیر فعل است که در همه ساختهای فعل میآید و به دو نوع بن ماضی و بن مضارع تقسیم میشود. با حذف نون پایانی از مصدر، بن ماضی ساخته میشود و بن مضارع نیز فعل امر بدون«ب» است.
آیا هر فعل تنها یک مصدر دارد؟
خیر. برخی از افعال، بیشتر از دو مصدر دارند. به مثالهای زیر دقت کنید:
مثال: خوابیدن: خفتن، خفتیدن، خسبیدن، خفسیدن، خُتیدن.
انواع مصدر
مصدرهای زبان فارسی را به شیوههای مختلفی میتوان دستهبندی کرد.
1- تقسیمبندی کلی
مصدر اصلی
مصدری است که از اصل به عنوان مصدر به کار میرود، مانند؛
مثال: شکستن، گرفتن، خوردن، بردن
مصدر جعلی
این مصدر در اصل مصدر نیست و با افزودن «یدن» به اسم مصدر میشود.
مثال: نالیدن، بالیدن، نامیدن
*گاهی تشخیص ظاهری مصدرهای اصلی و جعلی دشوار است، برای مثال كلمۀ «دیدن» یك مصدر اصلی است و اگر به اشتباه از آخر آن «یدن» را حذف كنیم، باقیماندۀ آن یعنی «د» مفهوم خاصی ندارد و نمیتواند به عنوان بن مضارع در ساختمان فعلها به كار رود.
راه آسان برای تشخیص مصدرهای جعلی و ظاهری آن است که مصدرهای جعلی معمولاً در صیغههای سوم شخص مفرد ماضی استمراری و صیغۀ دوم شخص مضارع اخباری به یک شکل ظاهر میشوند.
2- تقسیمبندی ساختاری
مصدر ساده
مصدری است که بن آن از یک ماده تشکیل میشود.
مثال: آمدن، رفتن
مصدر مرکب
مصدر مرکب همانطوری که از نامش پیداست از فعل مرکب ساخته شده است.
مثال: رنج بردن، رنج کشیدن، سرما خوردن
باید توجه داشته باشید که قیدها و گروههای قیدی میتوانند مصدر را هم مقید کنند و مصدر مرکب بسازند.
مثال: کم خوردن، دیر آمدن
مصدر عبارت فعلی
مصدری است که از یک عبارت فعلی تشکیل شده باشد.
مثال: از سر گرفتن، از نو شروع کردن
مصدر پیشوندی
مصدری که از فعل پیشوندی درست شده باشد.
مثال: برگشتن، برخواستن
3- از نظر تغییر پسوندها
مصدر تام
مصدری است که هیچ بخشی از فعل در حالت مصدری حذف نشده باشد؛ مانند:
مثال: شستن، نشستن، نوشتن، دیدن
اسم مصدر
اسم مصدر از نظر معنایی معنای مصدر میدهد اما ساختار آن ساختار اسمی است. معروفترین اقسام و نشانههای اسم مصدر عبارتند از:
۱) «ـِ ش» در آخر بن مضارع
مثال:
خواهِش، تراوش، آزمایش
اما اینبار نه به قصد، آنها را نکوهش و ستایش میکرد.
۲) «ـِ شت» در آخر بن مضارع
مثال:
بُرِشت، کُنِشت، خورشت
گویند هر چه کشت همان را درود مرد
این واکنش نکرد جهان با کنشت من
3) «ـ ار» در آخر بن ماضی
مثال:
رفتار، گفتار، کردار، جستار
4) «های» بیان حرکت «ه» در آخر بن مضارع
مثال:
خنده، گریه، مویه
5) «ی» در آخر صفت و گاهی اسم و به ندرت ضمیر
مثال:
نزدیکی، دوری، خوبی، روشنی، مایی
نکته: اگر کلمه به «های» بیان حرکت ختم شود به جای «ی» به آخر آن، «گی» افزوده میگردد.
مثال:
تشنه ← تشنگی
ورزیده ← ورزیدگی
زندگیام مربوط به همه هستیهایی میشد که دور من بود.
6) «ان» در آخر بن مضارع برخی از فعلهای مرکب و به ندرت در آخر فعل ساده یا اسم.
مثال:
آشتیکنان، عقدکنان، راهبندان، گذران
گذران ما از حقوق بازنشستگی است.
7) ساختهای دیگری نیز وجود دارد که از ترکیب بن ماضی و بن مضارع با یک اسم یا حرف ربط مثل «واو» ساخته میشود یا از تکرار و ترکیب بن مضارع و بن ماضی.
مثال:
ساخت، رسید، عقبگرد، گریز، ورانداز، گیرودار، جستوجو (= جستجو)، گفتوگوی (=گفتگو)، جنب و جوش، بزنبزن، تکاپو، ساختمان، بگیرببند، پیشرفت
8) مصدرهای عربی نیز که به وفور در زبان فارسی به کار میروند، از دیدگاه دستور زبان فارسی باید اسم مصدر به شمار روند:
مقال:
تعلیم
علم
تصفیه
مصدر مرخم یا مصدر مخفف
گاهی بعضی فعلها هستند که بن ماضی آنها همان معنی مصدر یا اسم مصدر را دارد و در دستور زبان به مصدر مُرَخَّم یا بریده مصدر معروف است. دلیل این نامگذاری آن است که این کلمات در اصل مصدر بودهاند و «ن» علامت مصدر آنها حذف شده است.
مثلاً میدانیم که مصدر مربوط به بن ماضی «دید» کلمه «دیدن» است. خود کلمه «دید» معنی مصدری دارد و مصدر مرخم است. احتمالاً ترکیب «دید و بازدید» را شنیدهاید که به معنی همان «دیدن و بازدیدن» است.
البته بهتر است مصدر مرخم را یک بن ماضی بدانیم که مفهوم مصدر نیز پیدا کرده است، چراکه بن مضارع نیز گاهی این مفهوم را میرساند، مانند: جوش، سوز و… .
4- از نظر وجه
مصدر لازم
مصدر لازم به مفعول نیاز ندارد.
مثال: آمدن، رفتن
مصدر متعدی
مصدر متعدی بر خلاف مصدر لازم نیاز به مفعول دارد.
مثال: خوردن
مصدر دوگانه (ذووجهین)
این نوع از مصدر، مصدری است که هم لازم است هم متعدی.
مثال: شکستن