داستان مثلِ آسمان که به زمین نمیآید
ضربالمثلها بخشی از شناسنامۀ یک ملت هستند و در همۀ کشورها و زبانها رواج دارند. امروزه به دلیل کاهش مطالعه و افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی از ضربالمثلها کمتر استفاده می شود. ضربالمثلها در باروری زبان نیز سهم مهمی دارند و فراموشی آنها زبان را لاغر و لاغرتر می کند.
ضرب المثل باعث میشود که در کمترین زمان منظورمان را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم. از طرفی خیلی از حرفها را نمیتوانیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضربالمثلها باعث میشوند تا بتوانیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرفمان را بزنیم.
مدرسه آنلاین_ ضربالمثلها در همۀ زبانها استفاده میشود و خاستگاه آن فرهنگ آن کشور و ناحیه و … است. مثلها نیز مانند داستانها و حکایتهای فارسی سرشار از اخلاق و نکات پندآموز است. ما بر آن هستیم که ضربالمثلها و داستان و ریشه و کاربرد آنها را بیاوریم تا هم یادآوری باشد و هم استفاده از آنها رواج بیشتری بگیرد.
داستان، توضیح و کاربرد ضربالمثل «آسمان -که- به زمین نمیآید.» را امروز میخوانیم.
ضربالمثل آسمان -که- به زمین نمیآید.
داستان
می گویند در زمانهای دور مرد کشاورزی در روستایی زندگی میکرد و دستش به دهانش میرسید و از فروش محصولاتش پول خوبی به دست میآورد.
مرد فرزند و کسی را نداشت که در زمین به کمک او بیاید. یک تنه خودش به تمام کارها رسیدگی میکرد. تا اینکه یکی از این سالها بارش آنچنان نبود که محصولی داشته باشد و از لحاظ مالی درآمدی به دست آورد.
پیرمرد خیلی غصه خورد به طوری که مریض شد و از شدت بیماری در بستر افتاد. یک روز همسایهها برای دیدن او به خانهاش آمدند تا از وی عیادت کنند.
همسایهها وقتی حال پریشان و رنگ زرد پیرمرد کشاورز را دیدند خیلی برایش ناراحت شدند و برای اینکه به وی دلداری بدهند یکی گفت: «پاشو مرد آسمان که به زمین نیامده، امسال سال پر بارشی خواهیم داشت و تو همچنان مثل گذشته محصولات خوبی برداشت خواهی کرد.»
از آن پس این گفته به صورت اصطلاح و یک ضرب المثل در آمد و هر وقت برای کسی مشکلی به وجود میآید برای اینکه به او دلداری بدهند و بگویند اتفاق خاصی نیفتاده، به وی می گویند: آسمان به زمین نمیآید.
توضیح:
به زمین آمدن آسمان امری ناشدنی و محال است.
کاربرد:
گاهی وقتی انسان توانایی و شهامت انجام کاری را نداشته باشد یا هنگامی که نگران مسئلهای است، برای او این مثل را به کار میبرند تا او را آسوده و ایمن کنند که بتواند با خیال راحت کارش را انجام دهد یا حرفش را بزند. با این ضربالمثل، به او اطمینان میدهند که چیزی عوض نمیشود یا اتفاق مهمی نمیافتد؛ و اگر اتفاقی هم بیفتد، آن قدرها مهم نیست.
منبع:
پایگاه دلگرم
فوت کوزه گری اثر مصطفی رحماندوست