مثلِ آش شلّه قلمکار چه قصّهای دارد؟
ضرب المثل باعث میشود که در کمترین زمان منظورمان را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم. از طرفی خیلی از حرفها را نمیتوانیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضربالمثلها باعث میشوند تا بتوانیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرفمان را بزنیم.
مدرسه آنلاین_ ضربالمثلها در همۀ زبانها استفاده میشود و خاستگاه آن فرهنگ آن کشور و ناحیه و … است. مثلها نیز مانند داستانها و حکایتهای فارسی سرشار از اخلاق و نکات پندآموز است. ما بر آن هستیم که ضربالمثلها و داستان و ریشه و کاربرد آنها را بیاوریم تا هم یادآوری باشد و هم استفاده از آنها رواج بیشتری بگیرد.
امروز ریشه و داستان و کاربرد ضرب المثلهای «آش شلّه قلکمکار است!» و «آش، با جاش!» را میخوانیم.
مثل «آش شلّه قلکمکار است!»
داستان:
این مثل داستانی دارد؛ میگویند ناصرالدین شاه قاجار، نذر داشت که سالی یک روز – آن هم در فصل بهار – به شهرستانک یا سرخه حصار (از نواحی خوش آب و هوای اطراف تهران) برود؛ در این روز خاص، به دستور او، 12 دیگ آش بار میگذاشتند. مواد این آش، شامل 14 رأس گوسفند و مقدار زیادی حبوبات، سبزیها و ادویههی مختلف بود. هنگام پختن این آش، نزدیکان شاه به اتفاق اهل خانوادۀ خود، تلاش بسیاری میکردند که در تهیۀ مقدمات این آش نذری، از دیگران جلو بزنند و نهایت خدمت و ارادت خود را به این وسیله به شاه نشان دهند. مخارج و تدارکات تهیۀ اش و ریخت و پاشهای مالی و جشن و سرور پخت این آش، معروف بوده است. امّا مراسم پختن این آش، آنقدر شلوغ و بینظم بوده که بعدها برای بینظمی و شلختگی، ضربالمثل شده است.
کاربرد:
هر کاری که بدون نظم و ترتیب انجام شود و آغاز و پایان آن معلوم نباشد، تشبیه میشود به آش شلّه قلمکار. این مثل، نشان از هرج و مرج و ریخت و پاش آن کار دارد.
مثل «آش، با جاش!»
کاربرد:
1-وقتی به کسی چیزی را تعارف کنی و او به جای چشیدن، همۀ آن را بردارد و بخورد میگوییم: «آش، با جاش!»
2- وقتی بخواهیم به کسی بگوییم که آنچه دادهای خوب است، اما بیشتر میخواهیم، این ضربالمثل کاربرد دارد.
منبع:
فوت کوزهگری اثر مصطفی رحماندوست.