ریشه ی دو مثلِ آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه و … کجاست؟
ضربالمثلها بخشی از شناسنامۀ یک ملت هستند و در همۀ کشورها و زبانها رواج دارند. امروزه به دلیل کاهش مطالعه و افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی از ضربالمثلها کمتر استفاده می شود. ضربالمثلها در باروری زبان نیز سهم مهمی دارند و فراموشی آنها زبان را لاغر و لاغرتر می کند.
مدرسه آنلاین_ ضرب المثل باعث میشود که در کمترین زمان منظورمان را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم. از طرفی خیلی از حرفها را نمیتوانیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضربالمثلها باعث میشوند تا بتوانیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرفمان را بزنیم.
ضربالمثلها در همۀ زبانها استفاده میشود و خاستگاه آن فرهنگ آن کشور و ناحیه و … است. مثلها نیز مانند داستانها و حکایتهای فارسی سرشار از اخلاق و نکات پندآموز است. ما بر آن هستیم که ضربالمثلها و داستان و ریشه و کاربرد آنها را بیاوریم تا هم یادآوری باشد و هم استفاده از آنها رواج بیشتری بگیرد.
امروز داستان، توضیح و کاربرد ضربالمثل «آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه.» و «آسوده کسی که خر ندارد/ از کاه و جوش خبر ندارد» را امروز میخوانیم.
مثلِ آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه
توضیح:
این مثل، از یک بازی کودکانۀ قدیمی گرفته شده است، با این آغاز: موش موشک، آسه برو … در این ضربالمثل مخاطب را از «شاخ گربه» میترسانند در حالی که گربه شاخ ندارد.
کاربرد:
1- این مثل برای سفارش به احتیاط زیاد و نهایت دقّت و مراقبت از نتایج عمل یا موردی یا کسی به کار میرود.
2- اگر بخواهیم به کسی بگوییم که کار خودت را بکن و با دیگران کاری نداشته باش و در بحثها و درگیریهای اجتماعی شرکت نکن تا آسیب نبینی، این مثل را به کار میبریم.
معنای لغت:
آسه: مخفف عامیانه آهسته است؛ منظور از رفت و آمد آهسته، این است که خودنمایی نکن و مراقب باش در هر کاری که میکنی از جانب دشمنانت آسیبی به تو نرسد.
منظور از شاخ زدن گربه، آسیب رساندن به فرد است.
مثلِ آسوده کسی که خر ندارد/ از کاه و جوش خبر ندارد
ریشه:
داشتن حیوان چارپایی مثل اسب یا خر زمان قدیم بسیار به کار میآمد. این حیوانات در حمل و نقل آدمها و بارها بسیار کمک حال بودند.اما داشتن این حیوانات مشکلات خودش را هم داشت. این حیوانات هزینۀ خوراک تقریباً بالایی داشتند. باید جو و کاه آنها را میخریدند و به آنها میدادند. گاهی این کار این قدر سخت میشد که صاحب آن میگفت: کاش این خر را نداشتم.
کاربرد:
داشتن هر چیزی، فایدههایی دارد، اما گرفتاریهایی هم پیش میآورد. اگر کسی بخواهد از نداشتن چیزی و در نتیجه آسوده بودن از دردسرهای آن چیز ابراز رضایت و خوشحالی کند از این ضربالمثل استفاده میکند. مشابه:
سر بزرگ، درد بزرگ هم دارد.
هرکه بامش بیش، برفش بیشتر.
هرکه تهیکیسهتر آسودهتر.
نه به اشتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم
سبکباری از بهشت آمده است.
خوشا آنکس که بارش کمترک بی.
هرکس یک مرغ کمتر دارد، یک کیش پیش است.
معنای لغت:
تهیکیسه: کم پول
سبکبار: کسی که مال و کالای کمی همراه خود دارد، کسی که بارش سبک است.
منبع:
فوت کوزهگری اثر مصطفی رحماندوست
پایگاه بدون