دیگه چه خبر؟فرهنگی

خاطره ی سعید حدادیان از کلاس دکتر شفیعی کدکنی چقدر کم و زیاد دارد+ فیلم

سعید حدادیان در تلویزیون خاطره ای از استاد محمدرضا شفیعی کدکنی نقل می کند که این خاطره با واکنش صفحۀ رسمی استاد مواجه می‌شود.

مدرسه آنلاین – حساب رسمی استاد شفیعی کدکنی نوشت: این ویدیو به دست ما رسیده است. این رسانه در انتشار و روشن‌گری جعلیات هیچ ملاحظه‌ای ندارد، چنانکه در انتشار جعلیات مربوط به شاهنامه و ادبیات مشهوری که از فردوسی نیست ملاحظه‌ای نداشت.

[هایلایت جعلیات شاهنامه را بنگرید.] این رسانه از منتشر‌کنندگان جعلیات ادبی و فرهنگی حمایت می‌کند.
بنیادی‌ترین رکنِ کار فرهنگی پیش از هر چیز، اصالت، اصالت محتوا و صحتِ انتساب است.

این خاطره‌پردازی از کلاسِ درسِ دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی جعلی‌ست. بعد از شنیدن این خاطره‌پردازی، تنها واکنش استاد، سر‌ به‌ زیر انداختن، تأسف و لبخند بود.

حساب کاربری رسمی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی در ادامه توضیحاتی دربارهٔ ویدیوی خاطره‌پردازی از کلاس درس استاد شفیعی کدکنی ارائه داد:

با توجه به واکنش‌های مخاطبان گرامی و لزوم شفاف‌سازی بیشتر از آنچه با ماجرای بیتی از حافظ و داستان عاشورا در ضمن ویدیویی گره خورد، لازم بود تا نکاتی گفته شود.

دو تن از دانشجویان سال‌های دور که حالا از استادان تراز اول دانشگاه هستند و راویانی ثقه، پیام گذاشتند و فرمودند آنچه از پست شما و صحبت‌ها در تلویزیون از زبان گوینده اتفاق افتاد، مربوط است به تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۰.
در آن کلاس که در تالار فعلی استاد باستانی پاریزی در دانشکده تشکیل شده بود، استاد، ضمن بحث دربارهٔ قابلیت تأویل‌پذیری شعر حافظ، ماجرای روضه‌خوان پیر کدکن و استفاده از بیت:

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود/ کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد

در تشریح ماجرای عاشورا و اسارت اهل بیت علیهم السلام را نقل کردند. استاد شفیعی کدکنی با خواندن این بیت متأثر شدند و گریستند. جلسه قطع نشد، ایشان از کلاس بیرون نرفتند و به ادامهٔ بحث خود پرداختند.
دانشجویان بعد از خواندن آن بیت مدت‌ها نگریستند!

حال سؤال ما این است که این پرداخت‌های دلبخواه برای چه هدفی‌ست؟ ما چه اجازه‌ای داریم؟

هدف و فلسفهٔ انتشار و روشن‌گری جعلیات فرهنگی و ادبی، خاطره‌پردازی‌ها و انتساب مطالب دلبخواه و من‌درآوردی به بزرگان فرهنگی، جلوگیری از اتفاق ناگوار و تلخی‌ست که با درگذشت این گنجوران ملی رقم خواهد خورد. زندگی و سلوک حرفه‌ای‌شان دستمایهٔ ده‌ها داستان‌پردازی و خیال‌پردازی‌های شخصی می‌شود.

هر جماعتی با نیت‌ها و خاستگاه‌های فکری‌شان شروع به نقل خاطره و مصادرهٔ آن شخصیت به نفع خود و دستگاه فکری خود خواهد کرد؛ چنانچه در مورد بسیاری از شخصیت‌های ملی، فرهنگی و دینی این اتفاق افتاده است و کار را به داستان‌سرایی‌های سوررئال کشانده است.

وقتی در کتاب ریاضی دوم دبستان آموزش و پرورش، سال ۱۳۹۱، صفحهٔ ۷۲ برای استاد شفیعی کدکنی برادر و خواهر می‌تراشند [ایشان نه برادر دارند و نه خواهر] و خاطره‌ای جعلی از حقوق معلمی ایشان [ایشان هیچ‌وقت در مدرسه معلمی نکردند] چاپ می‌شود، ما حتماً و حتماً و بدون هیچ ملاحظه‌ای در مقابل کوچک‌ترین خاطره‌پردازی و شاخ‌و‌برگ‌دهی به ماجراهای بزرگان فرهنگی واکنش نشان خواهیم داد. این رسانه همیشه اصالت و مرجعیت محتوایی و علمی خود را حفظ کرده است. راضی به ظلم و هتک آبروی هیچ فردی نیست، با افتخار شعر محمدرضا شفیعی کدکنی و دیگر مطالب هم‌سو دربارهٔ سالار شهیدان را بارها و سالها منتشر کرده و ملامت‌ها، ریزش‌ها و تمسخر‌ها را به جان خریده است و اکنون این ماجرا و داوری‌اش را به مخاطبان می‌‌سپارد.

گویندهٔ محترم آن خاطره می‌تواند از خود دفاع کند و پیام بگذارد.

نوشته های مشابه

‫8 دیدگاه ها

  1. متاسفم برای جماعتی که به قدری از محتوا خالی شدند که برای جلب توجه جوانان و نوجوانان ساده و معصوم، از هر دروغ و تهمتی استفاده می کنن. توی خوشبینانه ترین حالت، این بابا انقدر این خالی بندی ها رو نقل کرده و بهش پیاز داغ اضافه کرده که دیگه خودش هم باورش شده و الان بهش بگی، با تمام جزییات و ریزه کاری‌ها، تکذیبیه استاد رو رد می کنن. احتمالا چندنفر هم شبونه به خانه استاد حمله می کنن 😮‍💨

  2. چقدر اشکار بود که دانش اموزان برای معلم دام پهن کردند.
    بعد در این حد که تنبیه بدنی نیست انگار داره قلقلکش میده
    پسر باید برای زندگی بار بیاد یعنی چی هر کاری کنه کسی هیچی نگه ،بعد هم اگه عرضه دارین تو خونه بچتون ادب کنید تا به معلم بی احترامئ نکنه

  3. البته الان کاری که رسانه‌ی منصوب به استاد شفیعی ابتدای امر انجام‌دادن و در اذهان جا گرفت که حدادیان کلا دروغ گفته است و همچین ماجرایی وجود نداشته!! بسیار قبیح تر و بی راه تر از خاطره‌ ایی که بعد از بیست و دوسال در قسمت ادامه‌ی گریستن اشتباه شده یا خیر ،بوده است!! اینکه بقیه گریستن یا خیر واقعا چقدر مهم بوده که این رسانه ترجیح داده ابتدا کلا اعلام کند همه اش دروغ پردازی و جعلی هست،دروغ کدام یک از طرفین گناه تلقی میشه؟!!!و اثر سوء بیشتری داره و باعث تخریب شخصیت میشه؟!!

  4. چی باید گفت جز ابراز تاسف از عادت به مبالغه گویی
    برای خودم متاسفم که شیعه هستم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا