داستانی که از حال عاشقان میگوید؛ آه صاحب درد را باشد اثر
ضرب المثلها بخشی از شناسنامۀ یک ملت هستند و در همۀ کشورها و زبان ها رواج دارند. امروزه به دلیل کاهش مطالعه و افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی از ضرب المثل ها کمتر استفاده می شود. ضرب المثل ها در باروری زبان نیز سهم مهمی دارند و فراموشی آنها زبان را لاغر و لاغرتر می کند.
ما در مدرسه آنلاین _ بر آن هستیم که ضرب المثل ها و داستان و ریشۀ آنها را بیاوریم تا هم یادآوری باشد و هم استفاده از آنها رواج بیشتری بگیرد.
داستان، کاربرد و مشابه ضرب المثل «آه صاحب درد را باشد اثر» و «آهی در بساط ندارد.» را با هم می خوانیم.
مثل آه صاحب درد را باشد اثر
داستان
پس از اینکه زلیخا از عشق یوسف ناامید شد، دستور داد او را به زندان اندازند و تنش را با ضربات چوب مجروح کنند. غلامی که مأمور زدن یوسف شده بود، هر چه کرد، دلش نیامد به او آزاری برساند. پوستینی در آنجا بود. غلام با دیدن پوستین، تصمیم گرفت به جای فرود آوردن ضربات چوب بر پیکر یوسف، چوب را بر پوستین بزند و وانمود کند که یوسف را میزند. با هر ضربۀ غلام، یوسف فریادی از درد میکشید تا بلکه دل زلیخا آرام گیرد؛ اما زلیخا هر بار که فریاد یوسف را میشنید خشمگینتر میشد و میگفت: «محکمتر بزن! این این در و آه کم است!» پس از گذشت مدتی، غلام به یوسف گفت: «اگر زلیخا ببیند که هیچ اثری از ضربههای چوب بر پیکرت نیست، بیشک روزگار مرا سیاه خواهد کرد. اجازه بده ضربههایی نیز بر تن عریان تو بزنم.»
یوسف لباس از تن بیرون آورد و غلام چوب را بلند کرد و با قدرت آن را فرود آورد. یوسف از درد نالهای جانسوز کرد.
چون زلیخا زو شنود این بار آه گفت: بس! کین آه بود از جایگاه.
گر بود در ماتمی صد نوحهگر آه صاحبدرد آید کارگر
این داستان را شیخ عطار، عارف و شاعر مشهور ایرانی به شعر در آورده است.
کاربرد:
از این مثل هنگامی استفاده میشود که بخواهیم بگوییم شخصی که در اثر حادثه یا واقعهای، دچار مشکل یا مصیبت شده، بیشترین رنج و درد را تحمل میکند و به همان اندازه نیز میتواند در اطرافیان تأثیرگذار باشد.
مشابه:
جگر جگر است، دگر دگر!
غریبه غریبه است!
مادر را دل سوزد، دایه را دامن.
ز مادر مهربانتر دایه خاتون؟!
ضربالمثل آهی در بساط ندارد.
آهی در بساط ندارد.
فرشش زمین و لحافش آسمان است.