شعر و داستانکتابخانه

مهدیه مطهر: توجه نوجوانان به کتاب امیدوارکننده است

مهدیه مطهر از رمان نویس و مترجمان جوان کشورمان است که تاکنون توانسته چند رمان‌ و داستان‌ کوتاه به چاپ برساند. وی در گونه های مختلفی از داستان جنگی، پلیسی و اجتماعی طبع آزمایی کرده و از عهدۀ تمامی آنها به خوبی برآمده است. وی سبک مختص به خود را دارد. قلمی روان، پیرنگی قوی، سیال ذهنی که مخاطب را سردرگم نمی¬ کند و بر جذابیت داستان می افزاید، درونمایۀ مناسب و … از امتیاز رمان های مطهر است. مطهر فارغ التحصیل ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. از اولین رمان وی با عنوان «زیر سایۀ اکالیپتوس ها» در سومین دورۀ جایزه هفت اقلیم تقدیر شد. از مطهر رمان های «سمفونی ناکوک رنگ ها»، «حرفه: خرابکار» و «درساژ اندوه» نیز به چاپ رسیده است. «درساژ اندوه» اثر اخیر مهدیه مطهر است که جزو پرفروش های نشر افق در نمایشگاه کتاب امسال بود.

امروز در مدرسه آنلاین با مهدیه مطهر از نویسندگان موفق کشورمان به گفت و گو نشستیم و دربارۀ نویسندگی و ویژگی آثارش با ایشان صحبت کردیم که در ادامه آن‌ را می‌خوانید.

سلام و عرض ادب. چطور شد که به نوشتن علاقه مند شدید و از کی نوشتن را شروع کردید؟

-با عرض سلام و سپاس از شما. از پیش از شروع آموزش های رسمی و داشتن سواد خواندن و نوشتن شعر می سرودم. در دبیرستان و دانشگاه هم ادبیات خواندم اما ورودم به جهان داستان کاملا اتفاقی بود. در مؤسسه ای در حوالی دانشگاه تهران برای فیلم نامه نویسی آزمون دادم، مردود شدم اما در بخش داستان نویسی پذیرفته شدم.

سبک شما سبکی واقع گراست، مسائل اجتماعی، مصائب جنگ و خانواده های گرفتار جنگ را به خوبی تصویر می‌کنید. به مشکلات روابط آدم‌ها و دلایل بروز آن‌ها هم اشاره می‌کنید. کاملا مشهود است که برای هر اثر مدت‌ها وقت گذاشته و تحقیق کرده اید. همینطور است؟

-بله، من به داستان مثل خلق یک اثر عظیم سینمایی نگاه می کنم که باید پیش تولید و پشتوانۀ تحقیقاتی قوی داشته باشد. در این مسیر از تمام ابزارهای جستجوی میدانی و کتابخانه ای، مصاحبه با اشخاص و تماشای مستند و فیلم های داستانی بهره می برم.

شما در آثارتان از زمان و مکان محدود فراتر می‌روید و همین وسعت بیشتری به داستانتان می‌دهد. چگونه به این سبک دست یافتید؟

-من به دو عنصر ماجرا و افسون در داستان اعتقاد راسخ دارم و آن ها را در مکان ها و زمان های محدود کمتر می توان سراغ گرفت.

شما در رمان هایتان به رفتارهای آدم‌ها و مشکلات آنها اشاره می‌کنید. بیشتر کدام جنبۀ زندگی روزمره را در داستان‌هایتان به تصویر می‌کشید؟

-بسته به طرح و بن مایۀ داستانی دارد که می نویسم. در «حرفه: خرابکار» خشونت ساری و جاری در جامعه برایم مهم بود. در «درساژ اندوه» تنهایی نسل در آستانۀ میانسالی و در «سمفونی ناکوک رنگ ها» مسائل خانوادگی و فروپاشی خاندان.

الگوی خاصی برای این شکل از نوشتن مد نظرتان بوده است؟

-الگو خیر. اما نویسندۀ ایرانی محبوب من احمد محمود و نویسندۀ مورد علاقۀ خارجی ام بکت است.

به رغم موضوع رمان هایتان، اما زبان آن بسیار روان است و گره افکنی های داستان و قلم شما مخاطب را جذب می‌کند تا کتاب را یک نفس بخواند. آیا وقت زیادی صرف پروراندن زبان ادبی خودتان کرده‌اید؟

-خب من در دانشگاه ادبیات فارسی خوانده ام و خواندن کلاسیک ها توصیه اکید من است برای پروراندن زبان. بازخوانی ها و بازنویسی های مکرر هم به نکته ای که شما فرمودید کمک می کند.

آثار شما همواره دغدغه‌ محور بوده است؛ از مسائل پس از جنگ تا مشکلات نسل جوان. این دغدغه از کجا و چگونه شروع شد؟

-فکر می کنم بیشتر ذاتی باشد و به تربیت و پرورش خانوادگی بازگردد. سیر مطالعاتی هم بی تاثیر نیست و همین طور شرایط ملتهب جامعه.

شما تجربۀ موفق رمان پلیسی حرفه خرابکار را هم دارید که اتفاقا برای ساخت فیلم سینمایی هم مناسب است. آیا خودتان مایل هستید از آن فیلمی تهیه شود؟

-بسیار خشنود می شوم. البته با یک گروه حرفه ای ان شاءلله.

دغدغه مندی شما از اوضاع در داستان‌هایتان نمودار است. به‌رغم اینکه من و شما شاید ن‌توانیم به این امید داشته باشیم که تغییرات به عمر ما قد بدهد، اما راهی برای تغییر باید وجود داشته باشد. این امکان وجود نداشت که به این راه برسید؟

-منظورتان در جهان داستان است؟ بله در جهان داستان هر امری ممکن است.

شما اوضاع فرهنگی و توجه نسل نوجوان را به کتاب چگونه می‌بینید؟ راهکاری هم برای آن دارید.
-خوب و امیدوار کننده. به گمانم اوضاع نوجوانان در توجه به کتاب از جوانان و افراد میانسال بهتر است. بیشتر توصیه ام به خانواده هاست که از کودکی فرزند خود را با کتاب پیوند بزنند، در این صورت بچه ها دیگر در نوجوانی راه خود را خواهند یافت.

از شما متشکرم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

-سپاس از شما به خاطر نگاه دقیق و ظریفتان به آثارم و پرسش های خوبتان.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا