سخنی با کنکوری‌های مدارس عادی: برنده نهایی شمایید اگر…
با اعلام نتایج اولیه کنکور سراسری در سال 1401 مشخص شد که تقریباً همه رتبه های برتر از مدارس استعداد درخشان و یا مدارس غیرانتفاعی هستند و دانش آموزان مدارس عادی سهم چندانی در تصاحب صندلی های برتر نداشته اند.
مدرسه آنلاین- اگرچه آمار و اطلاعاتی که در فضای مجازی مورد استناد قرار می گیرد و بر اساس آنها تحلیل انجام می شود نمی تواند معیار و شاخص دقیقی برای یک جمع بندی قطعی باشد، اما به نظر نمی رسد آمار و اطلاعات مبسوط تر نیز نتایجی دیگری داشته باشد، هر چند شاید کمی نتایج تلطیف شود و سهی ناچیز نیز از رتبه های برتر سهم دانش آموزان شاغل به تحصیل در مدارس عادی باشد.
مع الوصف آنچه از شواهد و قرائن پیداست این است که حداقل در کنکور سراسری دانش آموزان شاغل به تحصیل در مدارس غیر انتفاعی و استعداد درخشان گوی سبقت را از دانش آموزان مدارس عادی ربوده اند و یک بی عدالتی اسفبار در بخش آموزشی کشور نهادینه شده است.
وضعیتی که شاید اینگونه فضای آینده را به تصویر بکشد که آینده کشور در دستان این رتبه های برتر که عمدتاً نیز از قشر مرفه و ثروتمند هستند خواهد بود و دانش آموزان مدارس عادی که ناگزیر باید برای آینده یا تحصیل در رشته های دارای متقاضی کمتر را انتخاب کنند و یا راهی کسب و پیشه های دیگری شوند سهمی در آینده کشور ندارند.
یکی از دانش آموختگان دوره دکتری دانشگاه تهران در همین باره به مدرسه آنلاین گفت: به نظر من فضای رقابتی کنکور وارد یک دوره خطرناکی شده که بر خلاف تصور خانواده های پردرآمد برنده نهایی آن فرزندان ایشان نیستند و چه بسا در آینده فرزندانشان با مشکلات عدیده ای رو به رو شوند.
وی در توضیح نکته فوق ادامه داد: فضای رقابتی در آموزش عالی و آموزش مقدماتی کشور نه بر اساس میزان ثروت و سرمایه گذاری خانواده بلکه باید بر اساس استعداد و شایستگی های افراد پیش برود و در واقع کنکور و یا هر آزمون دیگری باید بتواند متقاضیان را بر اساس توانمندی و استعدادها و علائقی که دارند دسته بندی کند.
وی افزود: اکنون ما در شرایطی هستیم که در آزمون بزرگی چون کنکور این پول و میزان رفاه خانواده هاست که در تعیین رتبه و نتایج موثرتر است و برای همین کسانی که در مدارس عادی درس می خوانند سهم چندانی در رتبه های برتر ندارند، حال اینکه قطعاً بخش قابل توجهی از استعدادهای خارق العاده کشور در این مدارس عادی حضور دارند و به واسطه ملاک و سامانه های معیوب استعدادهایشان به درستی یا شناسایی نمی شود و یا در آزمون به خوبی برای رتبه بندی موثر واقع نمی شود.
او ادامه داد: در چنین شرایطی شاید در ابتدای امر اینگونه به نظر برسد که دانش آموزان قشر مرفه پس از ورود به دانشگاه و نشستن روی صندلی های برتر، دیگر آینده درخشان خود را تضمین کرده اند و دانش آموزان مدارس عادی نیز دیگر آینده درخشانی در پیش ندارند. ولی واقعیت این است که دوره دانشگاه تازه اول محک خوردن استعداد و توانمندی های ذاتی و واقعی دانشجویان است و آنجا دیگر پول والدین چندان بکار نمی آید.
این دانش آموخته دکتری در توضیح سخن خود اضافه کرد: شاید دانش آموزانی که به واسطه سطح بالای رفاه و فضای مناسب در کنکور رتبه خوبی آورده اند در دانشگاه هم شاید با پول بتوانند نمره بگیرند و یا ادامه تحصیل بدهند اما کسب مهارت و آن خصیصه های مهمی که بعد از دانشگاه و در محیط اجتماعی و بازار به درد یک نیروی کار فعال می خورد ابداً با نمره و یا پول حاصل نمی شود.
وی در ادامه گفت: بر این اساس می توان خطاب به داوطلبان مدارس عادی که در یک رقابت نابرابر به لحاظ معیارها رتبه پایینی آورده و علی رغم شایستگی و استعداد جایی در دانشگاه های برتر حداقل در مقطع کارشناسی ندارند، گفت که شما اگر روی استعدادها و توانمندی های خود حساب ویژه باز کنید و به تقویت آنها ادامه دهید و از این شکست دروغین ناامید نشوید بدون شک برنده نهایی این رقابت شما هستید.
او در پایان و در جمع بندی گفت: اولاً دیده ایم که بسیاری از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های درجه دو و حتی پایین تر در مقاطع تحصیلی بالاتر راهی دانشگاه های برتر شده و موفق به اخذ درجه تحصیلی عالی شده اند و دوماً همه کسب و پیشه هایی که ضامن رفاه و آسایش یک نیروی انسانی فعال و توانمند است در دانشگاه نیستند، لذا می توان با اتخاذ یک راهبرد هوشمندانه و متناسب با استعدادها کاری کرد که در همین شرایط نا برابر نیز موفقیت و پیروزی نهایی برای اقشار پایین تر حاصل شود. بماند که دانش آموزانی که با تکیه با ثروت والدین رشد می کنند نیز چه بسا به دلیل مصنوعی بودن این رشد در ادامه مسیر از رقابت کنار بروند و فرصت برای دست یابی به جایگاه های مهم برای آن دسته از داوطلبان مدارس عادی که نا امید نشده به رقابت ادامه می دهند، فراهم شود.
به جای شعار دادن ، دل داری دادن و وعده دادن ، باید سیستم اصلاح شود . مدتهاست که دیگر در صنعتی شریف و دانشگاه تهران تعداد نخبه ها آنطور که باید متناسب با جایگاه و پیشینه ی این دانشگاه ها نیست . با خواندن این نوشتار به این نتیجه می رسیم که فونداسیون ( لیسانس ) را رها کن و بچسب به روکار ( ارشد و دکترا ) .
راستی این را هم بگویم که جنایتی تحت عنوان سهمیه تا کی قرار است در سیستم آموزش کشور رخ دهد . اگر مسئولین سهمیه را رانت ندانند پس هیچ دزدی هم نباید مال غیر را متعلق به غیر بداند .
احسنت بسیار جامع و دقیق بود امیدوارم دیگران بخوانند
برنده واقعي شماييد، اما اينده و پول و عشق و حال واسه اوناست.
دمت گرم حق گفتی…
تحلیلی غلط و غیر واقعی.
استعدادهای درخشان چه ربطی به ثروت دارد.
خیلی از افراد با وجود هزینه زیاد، نمی توانند در آزمون استعدادهای درخشان قبول شوند.
این ازمون افراد مستعد را از پایه های پایین پایش می کند.از هدر رفتن وقت آنان جلوگیری کرده و اموزش را بر خلاف مدارس عادی به صورت فشرده برای انان اجرا می کند.
آنان نیز حداکثر استفاده را از زمان کرده، و اموزش می بینند.
فرضا اگر این دانش آموزان که یاد گرفتن برای آنان آسانتر است؛ در مدارس عادی وقتشان را تلف می کردند عدالت آموزشی اتفاق می افتاد.یا اگر ان اموزش ها در مدارس عادی صورت می گرفت، اعتراضها بالا نمی رفت که این دروس خیلی سخت است.
خود دولت نیز به دلیل بالا رفتن میزان مردودی ها، مخالف چنین آموزشی می شد.
….
خیلی شعاری بود، متاسفانه!!!
روش کنکور جدید به شدت ناعادلانه و ظالمانه است خدا کنه مسوولین نادانی که این روش مزخرف رو برای کنکور که با احتساب تاثیر بسیار زیاد معدل هست بوجود آوردند به خودشون بیان و شرایط رو به روش سابق برگردونن وگرنه آه مظلومان گریبانشون رو خواهد گرفت…
عدالت از کنکور رخت بربست …… بسی تاسف به حال این مسولین نامرد نادان که کنکور رو ظالمانه کردند ….
دلداری می وهید،اتفاقا باعث میل مدارس عادی ها به تملق برای پیشرفت خواهد شد..