نگارش؛ چرا «که»، «به» و «یه» را «ک»، «ب» و «ی» ننویسم؟
امروز فضای مجازی و بستر اینترنت به یکی از مراجع مهم برای دانش آموزان تبدیل شده است تا با مراجعه به آن پاسخ بسیاری از پرسش های خود را بیابند.
تحریریه مدرسه آنلاین تلاش می کند تا در این بخش اطلاعات به روز و مستندی را پیرامون موضوعات درسی تهیه و در اختیار کاربران فضای مجازی قرار دهد.
با توجه به اهمیت نگارش و ویرایش در انتقال میراث علمی و فرهنگی کشور و حفاظت از آن در این بخش بنا داریم تا نکاتی دربارۀ درست نویسی با هم بخوانیم.
«که»، «به» و «یه» و … از تخطیهای نوظهور است که این روزها به دلیل شکستهنویسی در فجازی پدید آمده و اگر رعایت نشود در آینده سبب بدخوانی و آسیب به خط و زبان خواهد شد. ما به عنوان یک ایرانی حافظان فرهنگ و زبان و میراث غنی ادبی خود هستیم و باید به نوبۀ خود در پاسداشت آن به قدر وسعمان تلاش کنیم.
«چند سالی است اینجا و آنجا در فضای مجازی، تفننهایی در دستورخط دیده میشود و با تخطیهای ظاهراً آگاهانه از آنچه در نوشتهها معمول است، بهاصطلاح «خاصنویسی» میکنند و نوشتۀشان را بهظاهر «عمق» میبخشند. از جملۀ این تخطیها، غلطهای املایی عمدی است؛ مانند نوشتن «به» و «که» بهصورت «ب» و «ک» یا نوشتن «تو» بهصورت «طُ» یا نوشتن «آ» بهجای «ا» در میان کلمه (مثل «جآن»). همچنین گرایش به گذاشتن تمام فتحهها و کسرهها و ضمهها و حتی تشدیدها و سکونها در بین عدهای از خاصنویسها بهوضوح به چشم میخورد؛ حتی در جاهایی که این حرکتها هیچ نسبتی با تلفظ واژه ندارد. برای مثال، چندی پیش در جایی دیدم که کسی «تکرار» را «تِکْرّآرّ» نوشته بود؛ درصورتیکه تشدیدها و الفِ کلاهدار هیچ نقشی در خواندن کلمه ندارد و تلفظ کاملاً متفاوت و نادرستی را نشان میدهد. متفاوتنویسیِ حرف «ک» و نوشتن حرفهای پایانی واژه بهشکل حرفهای آغازی و میانی نیز از بدعتهای دیگرِ این گروه است (یعنی مثلاً بهجای «ف» و «ب» و «ن» و «م»، مینویسند «فـ» و «بـ» و «نـ» و «مـ»). جایی دیدم که کسی «میخواهم اعتراف کنم» را اینجور نوشته بود: «میخواهَمـ اِعترافـ ڪُنَمـ.»
این سبکوسیاق را غالباً در نوشتۀ کسانی دیدهام که میکوشند متن شاعرانه و ادبی بنویسند و میخواهند از این رهگذر، نوشتۀشان بیشتر جلبتوجه کند. تا حدودی هم در این راه موفق میشوند؛ زیرا بیشترِ مخاطبان که عادت دارند نوشته را بدون غلط املایی و بیحرکتگذاری و بهشیوۀ متداول ببینند، دستکم در نگاه نخست، توجهشان جلب میشود.
بسیاری عقیده دارند که درستنوشتن و سنجیدهنوشتن مخصوص نوشتههای رسمی و جدی است و برای همین، نیازی نیست در نوشتههای مجازی و خودمانی در بند رعایت قاعدههای درستنویسی باشیم. از این میان، کسانی که دستی در قلم دارند، گاهی که تذکر یا توصیهای برای سنجیدهنویسی در فضای مجازی میشنوند، مخاطب را به مقالهها و کتابهایی که نوشته و منتشر کردهاند، ارجاع میدهند و میگویند که درستنویسی را در مقالهها و کتابهایشان لازم و کاربردی میشمرند؛ ولی رعایت این نکتهها را در گپوگفتهای شخصیِ مجازی یا مطلبهای نهچندان رسمیِ تلگرامی و اینستاگرامی ضروری نمیدانند. اصلیترین دلیلی هم که در توجیه این طرز نوشتن میآورند، پرزحمتبودن است: میگویند درستنوشتن زحمت دارد و در ارتباطهای مجازی نمیتوان خود را به این زحمت انداخت.
به موضوع پرزحمتبودن درستنویسی از جنبۀ دیگری هم میشود نگاه کرد و به نتیجۀ دیگری رسید. درواقع، اگر از کسانی باشیم که درستنویسی را در مقالهها و کتابها بایسته میدانند و درعینحال در بند زحمت کمترند، میبینیم که اتفاقاً این شیوهی شلختهنویسی در نوشتههای مجازی در مجموع زحمت ذهنیمان را بیشتر میکند. واقعیت این است که بخش بزرگی از دانش زبانی ما ناخودآگاه و بر اثر مواجهه با گفتار و نوشتار دیگران شکل میگیرد و همین مواجههها است که در ما عادت میشود و چندوچون رفتار زبانیمان را تا حد زیادی تعیین میکند؛ چه در گفتار و چه در نوشتار. به همین سبب، اگر چشممان به خواندن و نوشتنِ «ک» و «ب» و «ی» عادت کرده باشد، نوشتن «که» و «به» و «یه» برایمان با مقداری زحمت ذهنی همراه میشود. بهعلاوه، در این حالت بسیار احتمال دارد که بر اثر عادت، در نوشتههای رسمی و جدیمان هم ناخواسته خطا کنیم و این واژهها را چنانکه باید و آنطور که خودمان درست میدانیم، ننویسیم. این خطاها همانها است که معمولاً از زیر دستمان درمیرود؛ یعنی نمیخواهیم ولی مرتکبشان میشویم. بنابراین، اینکه رعایت قاعدههای درستنویسی را به نوشتههای رسمی و جدی منحصر کنیم، در مجموع زحمت ذهنی مضاعفی بهدنبال دارد؛ زیرا هر بار که بین نوشتهی رسمی و غیررسمی جابهجا میشویم، باید به خود نهیب بزنیم و حواسمان را جمع کنیم که در کجاییم و چطور باید بنویسیم. البته این به این معنی نیست که بین رسمینویسی و غیررسمینویسی تفاوتی نیست و در هر گونۀ نوشتاری نباید آگاهانه زبان را به کار برد؛ اما درخصوص بسیاری از نکتههای درستنویسانه، اگر تفاوتی میان نوشتار رسمی و غیررسمی قائل نشویم، در کل زحمت ذهنیمان کمتر میشود؛ هرچند در آغاز راه، تا مدتی باید زحمت آموزش و تمرین را به جان بخریم و خودمان را به درستنویسی عادت دهیم. بهاینترتیب، زحمتی کوتاهمدت را میپذیریم و از زحمتی درازمدت رها میشویم. پس اگر خود را به شکل و صورتی که درست و رعایتکردنی میدانیم، پایبند سازیم و بیاستثنا همهجا آن را رعایت کنیم، برخلاف آنچه در نگاه اول به نظر میرسد، زحمتمان در مجموع تا حد زیادی کم میشود و کارمان راحتتر راه میافتد.»
منبع: صفحۀ ویر ویرایش. درسهای محمد یوسفیشیرازی.