حکایت سؤال از مرد دیوانه و جوابهای او
حکایت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکتهای اخلاقی نهفته است. ادبیات فارسی ما سرشار از حکایات زیبای ادبی و اخلاقی است. داستانهایی که پند و اندرز میدهد و زیباییهای ادبی و زبانی آن گفتار و نوشتار خواننده را روان و زیبا میکند و حکمتهایش به او حکمت میآموزد و در اخلاق فردی و جمعی بسیار مؤثر است.
در مدرسه آنلاین حکایاتی از متون ادبی فارسی برای شما انتخاب و هر چند وقت یک بار منتشر میکنیم. در زیر حکایتی از منطقالطیر عطار به شما تقدیم میکنیم.
کرد از دیوانهای مردی سؤال کاین دو عالم چیست با چندین خیال
گفت کاین هر دو جهان بالا و پست قطرهٔ آب است نه نیست و نه هست
گشت از اول قطرهٔ آب آشکار قطرهٔ آب است با چندین نگار
هر نگاری کان بود بر روی آب گر همه زآهن بود گردد خراب
هیچ چیزی نیست زآهن سختتر هم بنا بر آب دارد در نگر
هرچ را بنیاد بر آبی بود گر همه آتش بود خوابی بود
کس ندیدهست آب هرگز پایدار کی بود بیآب بنیاد استوار
معنی واژگان و عبارات دشوار:
خیال: تصویر و نقش حاصلشده در ذهن، آنچه در خواب بینند، پندار، پرهیب و شبه اشیاء، بازی سایهها.
بر روی آب: بر اساس آب، بنیادش آب باشد.
هیچ چیزی نیست زآهن …: با اینکه هیچ چیزی از آهن سختتر نیست، اما همین آهن هم بنایش بر آب است و بنیانش سست است.